• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه جوف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: آیه جوف، قرآن، نسخ، حرص، طمع، سوره بینه.

پرسش آیا این عبارت، بخشی از قرآن بوده که نسخ شده است: « لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَادیًا مِن مالٍ لَابْتَغَی إِلَیْهِ ثانِیًا، و لَوْ کانَ لَهُ ثانِیًا، لَابْتَغَی إِلَیْهِ ثالِثًا، و لا یَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ، و یَتُوبُ اللَّهُ عَلَی مَنْ تابَ»؛ «اگر آدمی دشتی از ثروت بخواهد و به وی عطا شود، دشت دیگری را خواهد خواست. و اگر دشت دوم به وی داده شود، آرزوی دشت سوم را خواهد کرد. و جز خاک چیزی درون آدمی را پُر نخواهد کرد».

پاسخ: در برخی منابع و صحاح اهل‌سنت، این عبارت به‌عنوان بخشی از قرآن اعلام شده که بعدها نسخ شده است؛ ولی اندیشمندان اسلامی و پژوهشگران علوم قرآنی ـ با آن‌که محتوای این عبارت را قابل پذیرش می‌دانند ـ اما قرآنی بودن آن را به‌شدت آن‌ را نقد کرده و آن‌ را حدیثی از پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و یا تمثیلی حکیمانه می‌دانند که حرص و طمع داشتن در مال دنیا را مذمت و نکوهش می‌کند.




روایتی در برخی منابع اهل سنت ـ مانند سنن ترمذی ـ وجود دارد که متن مورد پرسش را بخشی از قرآن می‌داند که نسخ شده است و به آن «آیه جوف» می‌گویند.

حَدَّثَنا محمود بن غَیْلان قال: حَدَّثَنا أَبو داود قال: أَخْبَرَنَا شُعْبَةُ، عَن عاصِمٍ، قال: سَمِعْتُ زِرَّ بن حُبَیْشٍ، یُحَدِّثُ عَن أُبَیِّ بن کَعْبٍ، أَنَّ رَسولَ اللَّهِ ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ قال لَهُ: «إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی أَنْ أَقْرَأَ عَلَیْکَ القُرْآنَ»، فَقَرَأَ عَلَیْهِ « لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّی تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَة » («کافران از اهل کتاب و مشرکان (می‌گفتند:) دست از آیین خود برنمی‌دارند تا دلیل روشنی برای آنها بیاید».) و قَرَأَ فیها: «إِنَّ ذاتَ الدِّینِ عِنْدَ اللَّهِ الحَنیفیَّةُ المُسْلِمَةُ لا الیَهُودیَّةُ و لا النَّصْرانیَّةُ و لا المَجُوسیَّةُ، مَنْ یَعْمَلْ خَیْرًا فَلَنْ یُکْفَرَهُ» و قَرَأَ عَلَیْه: «لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَادیًا مِن مالٍ لَابْتَغَی إِلَیْهِ ثانِیًا، و لَوْ کانَ لَهُ ثانِیًا، لَابْتَغَی إِلَیْهِ ثالِثًا، و لا یَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ، و یَتُوبُ اللَّهُ عَلَی مَنْ تابَ».
[۲] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج ۵، ص ۷۱۱، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
[۳] نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج ۲، ص ۲۴۴، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.



ابیّ بن کعب نقل می‌کند: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «خداوند به من دستور داده است تا آیاتی چند از قرآن را بر شما بخوانم» و سپس شروع کرد به قرائت این فقرات: « لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا... »‌ و «همانا ذات دین نزد خدا، حنیفی مسلمان است، نه مشرک و نه یهود و نه نصرانی و نه مجوسی، و هرکس کار خوب انجام دهد، پاداش خود را دریافت خواهد کرد» و «اگر آدمی دشتی از ثروت بخواهد و به وی عطا شود، دشت دیگری را خواهد خواست. و اگر دشت دوم به وی داده شود، آرزوی دشت سوم را خواهد کرد. و جز خاک چیزی درون آدمی را پُر نخواهد کرد. و خداوند بر هرکس که توبه کند، باز خواهد گشت و توبه او را خواهد پذیرفت».


علمای اسلامی و پژوهشگران علوم قرآنی این نظریه را صحیح ندانسته و به‌شدت آن‌ را نقد کرده
[۶] معرفت، محمدهادی‌، التمهید فی علوم القرآن، ج ‌۴، ص ۲۶۰، قم، مؤسسة النشر الاسلامی‌، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
[۷] نجارزادگان‌، فتح الله، تحریف‌ناپذیری قرآن، ص ۳۸ ـ ۳۹، تهران، مشعر، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
[۸] زرکشی (۷۹۴ق‌)، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، ج ‌۲، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹، دارالمعرفة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
و ادله‌ای را نیز بر رد آن آورده‌اند؛ مانند دلایل زیر:




۴.۱ - أ. شباهت نداشتن با اسلوب قرآنی

این عبارات هیچ شباهتی با اسلوب قرآنی ندارند؛ بلکه حداکثر می‌توان آن را در اسلوب یک روایت ارزیابی کرد.

۴.۲ - ب. عبارت «و لا یملأ ...» منسوب به پیامبر

عبارت: «و لا یملأ جوف ابن آدم...» را عده‌ای منسوب به پیامبر دانسته‌اند و به‌عنوان سخن پیامبر روایت کرده‌اند، نه به‌عنوان آیه قرآن که به علت تکرار بسیار آن توسط حضرتشان، توسط برخی آیه پنداشته شد.

۴.۲.۱ - ناقلین حدیث

از جمله ناقلین حدیث می‌توان این افراد را یاد کرد: ابن عباس،
[۹] ابو نعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج ۳، ص ۳۱۶، مصر، السعادة، ۱۳۹۴ق.
انس،
[۱۱] دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، سنن الدارمی، محقق، غمری، نبیل هاشم، ص ۶۶۵، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، ۱۴۳۴ق.
[۱۲] شیبانی، أبو عبدالله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج ۱۹، ص ۲۵۹، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
طاووس،
[۱۳] راشدازدی، معمر بن أبی‌عمرو، الجامع، محقق، اعظمی، حبیب الرحمن، ج ۱۰، ص ۴۳۶، پاکستان، بیروت، المجلس العلمی، توزیع المکتب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
و سعد بن ابی‌وقاص.
[۱۴] طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۲۳۹، بیروت، عمان، المکتب الإسلامی، دار عمار، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.


۴.۲.۲ - روایتی از مسند احمد

هم‌چنین مسند احمد با اسناد خود از مسروق نقل می‌کند که به عایشه گفتم: آیا پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ هنگام ورود به خانه چیزی می‌گفت؟ عایشه گفت: حضرت هنگام ورود به خانه به این عبارات متمثل بود: «لَوْ کَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِیَانِ مِنْ مَالٍ، لَابْتَغَی وَادِیًا ثَالِثًا، وَلَا یَمْلَأُ فَمَهُ إِلَّا التُّرَابُ، وَمَا جَعَلْنَا الْمَالَ إِلَّا لِإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ، وَیَتُوبُ اللَّهُ عَلَی مَنْ تَابَ».
[۱۵] شیبانی، أبو عبدالله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج ۴۰، ص ۳۲۱، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.


۴.۳ - ج. روایتی از انس و ابن عباس

از انس و ابن‌ عباس هر دو منقول است که به دنبال عبارت: «لا یملأ جوف ابن آدم الا التراب» گفته‌اند: «...نمی‌دانم این آیه‌ای بود که نازل شده بود یا آن‌که کلام پیامبر بود» یا: «...نمی‌دانم این عبارت از قرآن است یا خیر».
[۱۶] قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسول الله(ص) (صحیح مسلم)، محقق،‌ عبدالباقی، محمد فؤاد، ج ۲، ص ۷۲۵، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.
[۱۷] دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، سنن الدارمی، محقق، غمری، نبیل هاشم، ص ۶۶۵، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، ۱۴۳۴ق.


۴.۳.۱ - سخنی از صحیح بخاری

هم‌چنین در صحیح بخاری از ابی بن کعب نقل شده که ایشان تا زمان نزول «سوره الهاکم التکاثر»، گمان می‌کرده که این عبارت، عبارتی قرآنی بوده و بعد این تردید برطرف شده است: (و قالَ لَنا أَبُو الوَلید: حَدَّثَنا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ ثَابِت، عَنْ أَنَس، عَنْ أُبَیّ، قال: «کُنَّا نَرَی هَذا مِنَ القُرْآنِ، حَتَّی نَزَلَتْ: " أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ "»).
[۱۸] بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه (صحیح بخاری)، محقق، الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج ۸، ص ۹۳، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.


۴.۴ - د. نسخ در احکام

اساساً این آیه و آیاتی از این قبیل چرا بایستی نسخ گردند؟ چون که نسخ در احکام است نه در حقایق و مسائل تاریخی و غیره.
[۱۹] مرتضی عاملی‌، سید جعفر، حقایقی مهم پیرامون قرآن، ترجمه، اسلامی، سیدحسن، ص ۲۶۲، قم، دفتر انتشارت اسلامی‌، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.



به‌هرحال این جمله آیه‌ای از قرآن نبوده تا نسخ شده باشد؛ بلکه یا حدیثی است که از پیامبر گرامی اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نقل شده است یا این‌که یک سخن و تمثیل حکیمانه می‌باشد. و حرص و طمع داشتن در مال دنیا را مذمت و نکوهش می‌کند.
[۲۰] فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی‌، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج ‌۶، ص ۵۰، قم، مؤسسه النشر الاسلامی‌، چاپ چهارم، ۱۳۷۶ش؛




۱. بینه (۲)، آیه ۱.    
۲. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج ۵، ص ۷۱۱، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
۳. نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج ۲، ص ۲۴۴، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
۴. باقلانی(متوفای ۴۰۳ق)‌، ابوبکر محمد بن الطیب، الإنتصار للقرآن، ج ‌۱، ص ۴۰۴ ۴۰۵، عمان، بیروت‌، دارالفتح، دار ابن حزم‌، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۵. خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص ۲۰۵ ۲۰۷، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی‌، قم، بی‌تا.    
۶. معرفت، محمدهادی‌، التمهید فی علوم القرآن، ج ‌۴، ص ۲۶۰، قم، مؤسسة النشر الاسلامی‌، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
۷. نجارزادگان‌، فتح الله، تحریف‌ناپذیری قرآن، ص ۳۸ ـ ۳۹، تهران، مشعر، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
۸. زرکشی (۷۹۴ق‌)، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، ج ‌۲، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹، دارالمعرفة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
۹. ابو نعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج ۳، ص ۳۱۶، مصر، السعادة، ۱۳۹۴ق.
۱۰. جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبی‌بکر، الدر المنثور، ج ۸، ص ۵۸۷، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.    
۱۱. دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، سنن الدارمی، محقق، غمری، نبیل هاشم، ص ۶۶۵، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، ۱۴۳۴ق.
۱۲. شیبانی، أبو عبدالله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج ۱۹، ص ۲۵۹، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
۱۳. راشدازدی، معمر بن أبی‌عمرو، الجامع، محقق، اعظمی، حبیب الرحمن، ج ۱۰، ص ۴۳۶، پاکستان، بیروت، المجلس العلمی، توزیع المکتب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
۱۴. طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۲۳۹، بیروت، عمان، المکتب الإسلامی، دار عمار، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
۱۵. شیبانی، أبو عبدالله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج ۴۰، ص ۳۲۱، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
۱۶. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسول الله(ص) (صحیح مسلم)، محقق،‌ عبدالباقی، محمد فؤاد، ج ۲، ص ۷۲۵، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.
۱۷. دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، سنن الدارمی، محقق، غمری، نبیل هاشم، ص ۶۶۵، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، ۱۴۳۴ق.
۱۸. بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه (صحیح بخاری)، محقق، الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج ۸، ص ۹۳، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
۱۹. مرتضی عاملی‌، سید جعفر، حقایقی مهم پیرامون قرآن، ترجمه، اسلامی، سیدحسن، ص ۲۶۲، قم، دفتر انتشارت اسلامی‌، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
۲۰. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی‌، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج ‌۶، ص ۵۰، قم، مؤسسه النشر الاسلامی‌، چاپ چهارم، ۱۳۷۶ش؛



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار