• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آخرین حج پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: پیامبر، اسلام، آخرین، حج.


پرسش: آخرین مراسم عبادی حج پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چگونه بود؟


پاسخ: آخرین حج پیامبر با چند موضوع همراه بود یکی بحث نوع حج حضرت و سایر حجاج دو همراه شدن حضرت علی از یمن به پیامبر و نافرمانی بعضی از حجاج از پیامبر.



زمانی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خواست آخرین مراسم حج را انجام دهد، ضمن اعلام به مردم، همه را به حج دعوت نمود، این دعوت به دور دست‌ترین مناطق رسید، از اطراف و حوالی و نزدیکی‌های مدینه مردم زیادی به مدینه آمدند و خود را آماده و مهیای رفتن به حج در رکاب آن بزرگوار کردند، آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)


در ۲۵ ذیقعده سال دهم هجری، از مدینه به سوی مکه خارج شد، و نامه‌ای به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) نوشت که از یمن برای انجام حج به مکه بیاید، اما برای او نوع حجش را (که آیا حج تمتع یا قران است) ننوشت، و خود به قصد حج «قران» شترانی را برای قربانی برداشته به سوی مکه حرکت نمود؛ در مسجد شجره احرام بست، و مردم نیز به پیروی از آن حضرت احرام بستند و از منطقه بیداء (حدود دو کیلومتری مسجد شجرة) تا کراع الغمیم (در شش کیلومتری مکه) لبیک را ادامه دادند و مردم نیز برخی سواره و برخی پیاده بودند، راه رفتن بر پیادگان دشوار شد و به رنج و زحمت افتاده، جریان را به آن حضرت خبر دادند و خواهش تدارک مرکب برای خود نمودند، حضرت به اطلاعشان رساند که امکان تهیه مرکب وجود ندارد، و دستور فرمود کمرها را محکم ببندند و تندتر به صورت هروله (نوعی حرکت بین راه رفتن عادی و دویدن) راه بروند به دستور آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفتار کردند که از آن حالت رنج راحت شدند.


از آن سو، علی (علیه‌السّلام) با لشکری که همراهش بودند از یمن به سوی مکه حرکت کرد و آن حله‌ها و جامه‌هایی که از مردم نجران گرفته بود، نیز با خود داشت، و چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به نزدیکی مکه رسید، علی (علیه‌السّلام) نیز به آنها ملحق شد -البته پیش از آن، علی (علیه‌السّلام) از لشکر خویش جدا شده بود و مردی را به جای خود به فرماندهی آنان منصوب کرد- و گزارش کارهای انجام شده را به پیامبر ارائه کرد.


رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دیدار او و انجام دستوراتش خرسند شد و به او فرمود: ‌ای علی به چه نیتی احرام بستی (و نیت انجام چه حجی کردی)؟ عرض کرد: ‌ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شما برای من ننوشته بودی که خود به چه نحو احرام خواهی بست و از راه دیگر نیز نمی‌دانستم؛ از این رو من هنگام تلبیه و احرام نیتم را به نیت شما پیوند کرده و گفتم: بار خدایا احرام می‌بندم مانند احرامی که پیامبرت بسته، و ۳۴ شتر برای قربانی با خود آورده‌ام، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «الله اکبر» من ۶۶ شتر برای قربانی آورده‌ام و تو در حج و مناسک قربانی با من شریک هستی اکنون بر احرام خود باش و به سوی لشکر خود بازگرد، و بشتاب و آنان را به من برسان تا به خواست خدای متعال در مکه به هم برسیم، علی (علیه‌السّلام) با آن حضرت خداحافظی کرده به سوی لشکر خود بازگشت


حضرت علی دید آنها به نزدیکی مکه رسیده‌اند، و چون به آنها رسید متوجه شد که آن جامه‌هایی که پیش آنها بود، همه را به تن کرده‌اند. حضرت از این کارشان ناراحت شده، و بر این کار ایراد گرفت، و به جانشین خود فرمود: وای بر تو! چه چیز تو را وادار کرد که این جامه‌ها را پیش از آن که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدهیم میان ایشان پخش کنی؟ من نیز به تو چنین اجازه نداده بودم؟ گفت: از من درخواست کردند که به آنها احرام بندند و خود را به آنها زینت دهند و سپس (در مکه) به من بازگردانند، پس امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) همه آنها را از تنشان بیرون آورد و در میان بارها بست، لشکریان از این کار حضرت (علیه‌السّلام) ناراحت شده و چون به مکه رسیدند شکایات زیادی از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کردند، پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستور فرمود منادی در میان مردم فریاد زد: زبان‌های خود را از شکایت علی (علیه‌السّلام) کوتاه کنید؛ زیرا که او در باره خدا (و آنچه مربوط به خدا است) سخت‌گیر است، و در باره دین اهل سازش و کوتاه آمدن نیست، آنان از بدگویی و شکایت خودداری کردند و دانستند که آن حضرت نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جایگاه شایسته‌ای دارد، و هر کس در صدد عیب جویی او برآید مورد خشم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) واقع می‌شود.


علی (علیه‌السّلام) به پیروی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر احرام خود باقی ماند، اما بسیاری از مسلمانان که با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده بودند قربانی همراه نیاورده بودند، خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: «حج و عمره را برای خدا به انجام رسانید». پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: از حالا تا روز قیامت، عمره را داخل در حج کردم، انگشتان دو دست خود را داخل در یکدیگر کرد (یعنی مانند این انگشتان که داخل درهم شده عمره را داخل در حج کردم). سپس فرمود: اگر در آغاز کار این سفر می‌دانستم آنچه در آخر بر من روشن شد (و پیش از این دستور حج تمتع از جانب پروردگار متعال به من رسیده بود)، قربانی‌ها را با خود نمی‌آوردم (تا حج تمتع به جا آورم).


پس به منادی خود دستور داد که فریاد زند: هر کس از شما قربانی همراه خود نیاورده از احرام بیرون آید و اعمال گذشته را عمره قرار دهد، هر کس از شما قربانی همراه آورده بر احرام خود بماند، پس این دستور را برخی از مردم پیروی کردند، و برخی نافرمانی کردند. برخی گفتند: چگونه ممکن است رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ژولیده مو و گرد آلود در حال احرام باشد و ما جامه احرام را بیرون آورده، لباس بپوشیم و با زنان نزدیکی کرده و روغن به تن بمالیم ( محرمات احرام را انجام دهیم)؟ و برخی گفتند: آیا شرم نمی‌کنید که شما بیرون روید و قطره‌های آب غسل جنابت از موهای سرتان بچکد ولی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) احرام به تن داشته باشد؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که این سخنان را شنید، کارشان را زشت شمرد و فرمود: اگر من هم قربانی به همراه نیاورده بودم، از احرام بیرون می‌آمدم و آنچه بجا آورده‌ام عمره قرار می‌دادم، پس هر کس قربانی همراه نیاورده، باید از احرام بیرون آید. گروهی از نافرمانی آن حضرت بازگشته و جامه‌های احرام را بیرون آوردند، و برخی بر همان حال ماندند و به دستور آن حضرت رفتار نکردند.


تا پیش از سفر حجة الوداع دستور حج تمتع نیامده بود و حج را به صورت «قران» و «افراد» بجا می‌آوردند، و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با این که حج قران بجا آورد، نخست به مکه رفت سپس به منی و عرفات و مشعر رفته است، دلیل این که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با این که از مدینه به حج آمده بود و روی این قاعده بایستی حج تمتع بجا می‌آورد ولی حج قران انجام داد، همان است که در حدیث بدان تصریح شده است که پیش از این سفر دستور حج تمتع نرسیده بود و در این سفر بود که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: عمره را تا به روز قیامت داخل در حج کردم....
بر این اساس پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای کسانی که قربانی نیاورده بودند دستور فرمود که از احرام بیرون روند و این دستوری الهی بود که به واسطه نزول آیه: «و اتموا الحج و العمرة لله»، پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را بدان امر فرمود.
چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مناسک حج را بجا آورد، علی (علیه‌السّلام) را در قربانی خود شریک ساخت و با مسلمانانی که همراهش آمده بودند، به سوی مدینه بازگشت.
[۴] اربلی، ابن أبي الفتح، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۱، ص۲۳۵ – ۲۳۷، بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.



۱. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۳. مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۱ – ۱۷۹، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق.    
۴. اربلی، ابن أبي الفتح، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۱، ص۲۳۵ – ۲۳۷، بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «حجة الوداع»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۲۸.    



جعبه ابزار