آثار تکوینی اعمال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حوادث تکوینی،
اعمال، اخلاق، قانون علیت،
تجسم اعمال،
اراده الهی.
پرسش: از دیدگاه قرآن
اخلاق در حوادث تکوینی چه تأثیراتی دارد؟
پاسخ: اخلاقیات، صفات درونی و قلبی هستند و نمیتوان نسبت به آنها دسترسی و
شناخت پیدا کرد، مگر به واسطه نظاره کردن در افعال و اعمال انسانها تا از روی آن اعمال و رفتار به اخلاق آنها پی ببرد و نیز
خداوند متعال در
قرآن کریم بعضی حوادث تکوینی (مانند سیل،
زلزله،
طوفان، صاعقه و...) را در اقوام گذشته به
اعمال انسانها نسبت داده است؛ بنابراین با بررسی ارتباط حوادث تکوینی با اعمال انسانها، میتوانیم به ارتباط
حوادث تکوینی به اخلاق آنها نیز پی ببریم؛ چراکه اخلاق در اثر تکرار اعمال ایجاد میشود. از طرفی وقتی اوضاع اقوام گذشتهای را که به نوعی دچار حوادث تکوینی شدهاند، بررسی میکنیم، درمییابیم که خداوند متعال به خاطر تکرار اعمال سوء آنها، حوادث را بر
اقوام وارد کرده؛ به نحوی که آن اعمال به صورت
سیره دائمی آن اقوام در آمده بود.
فلاسفه اخلاق اسلامی تاکنون به پیروی از
ارسطو، اخلاق را به
ملکات راسخه در
نفس که در اثر تکرار
عمل حاصل میشود، تفسیر کردهاند.
و از آنجا که اخلاقیات، صفات درونی و قلبی هستند و نمیتوان نسبت به آنها دسترسی و شناخت پیدا کرد، مگر به واسطه نظاره کردن در افعال و اعمال انسانها تا از روی آن اعمال و رفتار به اخلاق آنها پی برد و نیز از آنجا که خداوند متعال در قرآن کریم بعضی حوادث تکوینی (مانند سیل، زلزله، طوفان، صاعقه و...) را در اقوام گذشته به اعمال انسانها نسبت داده است، بنابراین با بررسی ارتباط حوادث تکوینی با اعمال انسانها، میتوانیم به ارتباط حوادث تکوینی به اخلاق آنها نیز پی ببریم؛ چراکه
اخلاق در اثر تکرار اعمال ایجاد میشود. از طرفی وقتی اوضاع
اقوام گذشتهای را که به نوعی دچار حوادث تکوینی شدهاند، بررسی میکنیم، درمییابیم که خداوند متعال به خاطر تکرار اعمال سوء آنها، حوادث را بر اقوام وارد کرده؛ به نحوی که آن اعمال به صورت سیره دائمی آن اقوام در آمده بود؛ لذا به طور خلاصه به بررسی ارتباط حوادث تکوینی با اعمال انسانها میپردازیم.
اکنون تأثیرهای اخلاق در حوادث تکوینی را برمیشماریم:
ــ «
فَکَاَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ اَهْلَکْناها وَ هِیَ ظالِمَة ...؛
چه بسیار شهرها و آبادیهایی که آنها را نابود و هلاک کردیم؛ در حالی که (مردمش)
ستمگر بودند».
شکی در این نیست که این هلاکتها در اثر شیوع
عمل ستمکاری در جامعه رخ داده است:
ــ «
وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُری بِظُلْمٍ وَ اَهْلُها مُصْلِحُون؛
و چنین نبود که پروردگارت آبادیها را به
ظلم و ستم نابود کند؛ در حالی که اهلش درصدد
اصلاح بوده باشند».
اما علم طبیعی هنوز به این مرحله از
رشد نرسیده است که این رابطهها را کشف کند. چهبسا سنخیت این رابطهها با علوم طبیعی متفاوت است و اساساً برای علم طبیعی قابل کشف نیست.
سوره نحل (۱۶): آیات ۴۵ تا ۴۷
«
اَفَاَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُوا السَّیِّئاتِ اَنْ یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْاَرْضَ اَوْ یَاْتِیَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُون؛
آیا توطئهگران از این ایمن گشتند که ممکن است خدا آنها را در
زمین فرو برد یا
مجازات (الهی) از آنجا که انتظارش را ندارند به سراغشان آید. مسلّم است که بین خسف (فرو بردن) زمین و مکر سیئات ارتباط مستقیم وجود دارد چراکه نوع و کیفیت و مقدار
عذاب بستگی به نوع و کیفیت عمل دارد؛ اما
دانشمندان علوم طبیعی (زمینشناسان) تا به امروز موفق به کشف این ارتباط نشدهاند».
مورد دیگر عذاب دستهجمعی به خاطر راضی بودن به اعمال
ظالمین است:
«
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها؛
ولی آنها او را
تکذیب کردند و
ناقه را پی کردند (و به هلاکت رساندند)؛ ازاینرو پروردگارشان آنها (و سرزمینشان) را به خاطر گناهشان درهم کوبید و با خاک یکسان و صاف کرد».
با آنکه یک نفر عمل سییء و ناشایستی را انجام داد، لیکن چون بقیه مردم نیز به این ظلم راضی بودند، نتیجه آن شد که عذاب بر همه آن مردم نازل شد؛ اما کیفیت ارتباط بین این عمل (راضی بودن به ظلم) و عذاب دستهجمعی هنوز بر طبیعیدانان مشخص نشده است.
واژگونی و زیر و رو شدن زمین، مورد دیگر است:
«
فَلَمَّا جاءَ اَمْرُنا جَعَلْنا عالِیَها سافِلَها وَ اَمْطَرْنا عَلَیْها حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُود؛
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید، آن (شهر و دیار) را زیر و رو کردیم و بارانی از سنگ متراکم بر روی هم بر آنها نازل کردیم، این
عذاب بر
قوم لوط نازل گشت».
با توجه به نوع عمل ناشایستی که انجام میدادند (لواط)، عذاب آنها نیز کیفیت خاص خود را داشت؛ باران سنگهایی از گِل متراکم.
«
فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ اَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی اِذا فَرِحُوا بِما اُوتُوا اَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَاِذا هُمْ مُبْلِسُون؛
هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید و) آنچه را که به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم تا (کاملاً) خوشحال شدند (و دل به آن بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛ (و درهای
امید بر روی آنها بسته شد)».
این ازدیاد
نعمت در اثر نادیدهانگاری تذکرات الهی است و یک نوع
حیله و مکر خداوند است جهت به عذاب کشاندن صاحب آن
عمل. البته علوم بشری از درک کیفیت این ارتباط عاجز است.
«
وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالاَرْضِ؛
و اگر اهل شهرها و آبادیها
ایمان میآوردند و
تقوا پیشه میکردند،
برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم».
این
آیه اشاره دارد به این حقیقت که چهبسا خشکسالیهای متوالی و گرم شدن زمین و
نازایی زمین همه معلول پیآمد اعمال انسانهاست. مربوط به
طبیعت آسمان و زمین نیست؛ ولیکن کیفیت این ارتباط و این علیت برای بشر هنوز کشف نشده است.
مورد دیگر، تغییر در ساختمان جسم و روح انسان است:
«
فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ؛
هنگامی که برای آنچه از آن نهی شده بودند سرکشی کردند، به آنها گفتیم (به شکل) میمونیهایی طردشده درآیید».
آنچه امروز برای بشر قابل امکان است، دگرگونی روحی به
روح دیگر است؛ اما دگرگونی جسمی برای بشر، قابل درک نیست.
«
فَاَنزَلْنَا عَلَی الَّذِینَ ظَلَمُواْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاء بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ؛
پس بر ستمگران عذابی (
طاعون) از
آسمان فرو فرستادیم در برابر نافرمانی که انجام دادند.
دانشمندان علم طب به کیفیت ارتباط بین عمل ناشایست
تحریف و تبدیل کلمات خدا و مرض جسمانی پی نبردهاند.
«
ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ اَیْنَ مَا ثُقِفُواْ اِلاَّ بِحَبْلٍ مِّنْ اللّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَآؤُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذَلِکَ بِاَنَّهُمْ کَانُواْ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَیَقْتُلُونَ الاَنبِیَاء بِغَیْرِ حَقٍّ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ؛
هرجا یافت شوند مهر ذلت بر آنان خورده است ...؛ چراکه آنها به آیات خدا
کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند ... . اینها به خاطر آن است که
گناه کردند و (به حقوق دیگران)
تجاوز مینمودند.
فساد در
زمین و خرابی در نسلها و باغات و مزارع، مورد دیگر است
«
وَاِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الاَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَادَ ؛
هنگامی که روی برمیگردانند در راه فساد در زمین کوشش میکنند و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند با اینکه میدانند
خدا فساد را دوست نمیدارد».
از دیگر آثار تکوینی اعمال میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
۱. آسان شدن یا دشوار شدن
زندگی؛
۲.
طول عمر؛
۳. فساد اجتماعی و اولاد و مواردی از این قبیل... .
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که علل وقوع اینگونه پیآمدهای
اعمال که دامنگیر بشر میشود، به چند عامل بستگی دارد:
به دلیل وجود قانون علیت است؛ چراکه این نظام مادی و این
عالم ماده براساس نظام علت و معلول جریان دارد که هر عملی، عکسالعمی را در پی دارد.بنابراین اعمال انسانها نیز از این قانون مستثنا نیست و آنچه از
عذاب و
حوادث برای بشر رخ میدهد، در اثر اعمال خود انسانهاست.
به خاطر قانون
تجسم اعمال است.از آنجا که اعمال انسانها حقیقت و باطنی دارد که دیدن آن در این
دنیا به طور طبیعی برای انسانها میسر نیست، مگر با
اذن و امر الهی که در آن صورت آن حقیقت برای بشر
آشکار میگردد. بنابراین ممکن است برخی پیآمدها مانند (
مسخ) و دگرگونی
جسم و
روح به خاطر همین قانون باشد. البته
شناخت این قانون برای دانشمندان علوم طبیعی تا به امروز میسور نبوده است.
از آنجا که خداوند حی و
قیوم است و از کار
تدبیر خلق غافل نمیشود و از اعمال ظالمان نیز بیخبر نیست، بنابراین آثار وضعی اعمال را برای صاحبان عمل بار میکند.
دستگاه آفرینش (
آسمانها و زمین) همه دارای
حیات و
شعور هستند که از روی شعور، نتیجه عمل را به
صاحب عمل برمیگردانند.
۱. محمدتقی، مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، چ سوم، پاییز ۱۳۷۷.
۲. اکبر، دهقان، هزار و یک نکته از قرآن کریم، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چ سوم، زمستان ۱۳۷۹.
۳. حسنزاده آملی، ولایت تکوینی، قم، قیام، چ اول، ۱۳۷۱.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آثار تکوینی اعمال»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۱۸.