پدران معنوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: پدران معنوی، پدر امت،
پیامبران الهی صلیاللهعلیهوآله،
معصومان علیهمالسلام، حضرت ابراهیم علیهالسلام.
پرسش: آیا پیامبران و امامان معصوم ـ علیهمالسلام ـ طبق آیه ۳۵
سوره ابراهیم پدران معنوی مسلمانان
جهان هستند؟
پاسخ:
خدای متعال، آفریننده و هستیبخش هر چیزی جز خودش است؛ یعنی اولاً: هر موجودی هستی خود را لحظه به لحظه از او دریافت میکند، نه از خود هستی دارد و نه از شئ دیگری میتواند هستی بگیرد؛ ثانیاً: کمالبخش همه مخلوقات است و هر موجودی کمالات شایسته خود را از او مییابد.
ربوبیت تکوینی الهی اقتضا دارد که
انسان از راه
اراده و اختیار خویش
کمال یابد و کامل شود. همچنین مقتضی آن است که زمینه کمالجویی و کمالیابی، در دسترس بشر باشد، انسانی که باید با حسن
اختیار خود، راه استکمال را بپوید، باید زمینه انتخاب و گزینش، از طرف
خدای متعال برای او فراهم شده باشد.
پس ربوبیت تشریعی الهی از ربوبیت تکوینی الهی جدا نیست؛ بلکه فرع و نتیجه آن است؛ چون هستی انسان و اراده او و کمالاتی که مییابد و همیشه
نعمتها و مواهبی که میتواند در راه رسیدن به کمالات حقیقی خویش از آنها بهرهگیرد، همگی از خداست، باید احکام و قوانین حاکم بر
زندگی فردی و اجتماعی انسان هم فقط از جانب او جعل و وضع شود؛ در نتیجه هیچکس
حق قانونگذاری و تشریع برای انسانها ندارد، مگر اینکه از طرف خدای متعال اذن و اجازه چنین کاری را یافته باشد.
بنا بر آنچه گفته شد،
خداوند امت اسلامی را فرزند
پیامبران («
وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ؛
مرا و فرزندانم را از پرستش بتها ثابت قدم بگردان») و
حضرت ابراهیم را
پدر امت اسلامی «
مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ»
معرفی میکند؛ زیرا وظیفه پدر علاوه بر انعقاد
نطفه،
تربیت و اصلاح فرزند میباشد؛ به همین خاطر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را ابا المؤمنین، یعنی پدر مؤمنین نامگذاری کردهاند.
دلیل دیگری که پیامبران و امامان
معصوم پدران معنوی مسلمین جهان هستند، از ادامه آیه «
فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
فهمیده میشود که
تفسیر جمله قبلی است که عرض کرد: «
وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ»،
به این معنی که مراد از فرزندان را در
آیه به وی توسعه و تخصیص میدهد. فرزندان خود را به عموم پیروانش تفسیر نموده و فرزندان واقعی خود را به همان
پیروان تخصیص زده و عاصیان ایشان را از فرزندی خود خارج میکند... و چون بهطور قطع میدانیم که او برای مشرکینی که از صلب اویند
دعا نمیکند و نیز خدای تعالی فرموده نزدیکتر به
ابراهیم کسانی هستند که پیرویش کردند و این پیغمبر است، و کسانی که به این پیغمبر
ایمان آوردند.
کانّه خواسته است بگوید هر که در
عمل به
شریعت من و مشی بر طبق سیره من، مرا پیروی کند، او به من ملحق است و به منزله فرزندان من خواهد بود، و من ای خدا از تو مسألت میدارم خود را و ایشان را از اینکه
بت بپرستیم و هر که در عمل به شریعتم نافرمانی کند یا در بعضی از آنها عصیان ورزد، چه از فرزندانم باشد و چه غیر ایشان، خدایا او را به من ملحق مفرما، و من از تو درخواست نمیکنم که او را هم از
شرک دور بداری، بلکه او را به
رحمت و مغفرت خودت میسپارم.
نکته دیگری که ممکن است از کلام ابراهیم ـ علیهالسلام ـ استفاده شود این است که درباره پیروانش عرض کرد: «از من است» اما نسبت به آنها که عصیان کردند، سکوت کرد که این خود ظهور دارد در این که خواسته است همه پیروانش را که تا آخر
دنیا بیایند، پسر خوانده خود کند و همه آنهایی را که نافرمانیش کنند، بیگانه معرفی نماید؛ هرچند که از صلب خودش باشند، گو اینکه این احتمال هم هست که خواسته است متابعین خود را پسرخوانده خود معرفی نماید، و نسبت به عاصیان خود سکوت کرده، چون
سکوت دلالت صریحی بر نفی ندارد و درصورتیکه آیه شریفه بر این معنا دلالت داشته باشد، اشکالی از جهت
عقل وجود ندارد؛ زیرا لازم نیست که ولادت طبیعی ملاک در نسب از حیث نفی و اثبات باشد و هیچ امتی را هم سراغ نداریم که در اثبات و نفی نسب، تنها به مسأله ولادت طبیعی اکتفا کند؛ بلکه تا آنجا که تاریخ نشان میدهد در این نسبت تصرف نموده، جایی توسعه و جایی محدودیت قائل شده است؛ همچنانکه
اسلام برای مثال پسرخوانده،
زنازاده، فرزند کافر، و
مرتد را نفی نموده، و آنان را فرزند نمیداند؛ ولی در مقابل بچهای که از زنی دیگر شیر خورده یا متولد در بستر زناشویی را فرزند میداند، همچنین در قرآن پسر نوح را رسماً از پسری نوح نفی کرد.
در روایاتی که از
ائمه اهل بیت علیهمالسلام به ما رسیده، این تفسیر تأیید شده است؛ از جمله:
در روایتی از
امام باقر علیهالسلام میخوانیم:
«
من احبّنا فهو مناّ اهل البیت قلت جعلت فداک: منکم؟ قال و الله، اما سمعت قول ابراهیم من تبعنی فانه منّی»؛ «هرکس ما را دوست دارد (و به
سیره ما عمل کند) از ماست، گفتم: فدایت شوم. بهراستی از شماست؟ فرمود: به خدا سوگند از ماست، آیا گفتار ابراهیم را نشنیدهای که میگوید: هرکس از من پیروی کند، او از من است».
و در
حدیث دیگری از
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میخوانیم:
«
انا و علی ابوا هذه الامة انا و علی موليا هذه الامة»؛
«من و
علی پدران این امت هستیم من و علی سرپرستان این امت هستیم».
و در مورد ائمه حدیثی از
امام محمدباقر علیهالسلام توسط جابر نقل شده از قول خداوند: «
وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ»؛
یعنی قسم به پدر و فرزندان او. قال یعنی «
علیاً و ما ولد من الائمة علیهمالسلام»
که منظور
حضرت علی است و ائمه که از او متولد میشوند.
با توجه به
احادیث ذکر شده نشان میدهد که مکتب و پیوند برنامهها سبب ورود به
خانواده از نظر معنوی میشود.
۱.
تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج ۱۰، ص ۳۶۲، دارالکتب الاسلامیه.
۲.
معارف قرآن، مصباح یزدی، ج ۹، پژوهش امام خمینی.
۳.
تفسیر المیزان، طباطبایی، اسراء، ج ۱۲، ص ۱۰۱.
سایت اندیشه قم.