• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم خوردن شراب در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه: شراب، اسلام، قرآن
پرسش: لطفآ بفرمایید که خوردن شراب قبل از اسلام چگونه بوده است و قرآن با این مسئله چگونه برخورد کرده است؟
پاسخ:



در مورد حرام بودن شراب ، در قرآن با تاكيد بسيار همراه است. البته در عرب قبل از اسلام میگساری بسيار رواج داشت و از عادات شايع عرب بود(متاسفانه در امت ها و ملل ديگر نيز اين عادت شوم رواج فراوان دارد و به توجيهات مختلف سعي مي شود آن را موجه جلوه دهند).

۱.۱ - حرام شدن شراب در چند مرحله

از آن جا كه اعلام حرمت آن به صراحت و يك باره به احتمال قریب به یقین با انكار عمومي مواجه مي شد، قرآن اعلام حرمت آن را به صورت تدريج پيش گرفت و در چهار مرحله آن را بيان نمود:

۱.۱.۱ - مرحله اول

در مرحله اول با اعلام حرام بودن فحشا و زشتي هاي پنهان و آشكار، حرمت شراب را به اجمال بيان فرمود:
«قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ»
در اين آيه كه در مكه نازل شد، "فواحش" و گناه ها و كارهايي كه زشتي آن ها آشكار است و گناه هاي ظاهر و باطن به طور كلي حرام شده، ولي مصداق ها نام برده نشده و شراب از مصداق هاي قطعي آن است و هيچ كس زشتي آن را انكار ندارد.

۱.۱.۲ - مرحله دوم

در مرحله دوم فرمود:
«وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»
در اين آيه از شراب در مقابل رزق نيكو نام برد تا از نیکو نبودن آن به طور غير مستقيم ياد كند.

۱.۱.۳ - مرحله سوم

در مرحله سوم به صراحت از نماز خواندن در حال مستي نهی كرد:
«لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى »

۱.۱.۴ - مرحله چهارم

در مرحله بعد يادآوري كرد كه گرچه شراب منافعي دارد (از باب توليد و تجارت و ...) ولي اين منافع در قبال گناهي كه در آن است، قابل اعتنا نمي باشد:
«يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»
با وجود اين آیات كه حرمت را مي رساند، بعضي باز هم از نوشيدن شراب دست بردار نبودند تا اينكه خداوند به شديدترين وجه و با چندين تاكيد حرمت آن را اعلام كرد و فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ •إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ»
در هيچ موردي قرآن با اين تاکید و تصریح و شدت حرمتي را اعلام نكرده و شراب را پليدي و عمل شیطان خوانده است.


در روايات نيز بر پليدي شراب تاكيد فراوان شده و شراب كليد تمام معصيت ها و منشا تمام گناهان معرفي گرديده است.

۲.۱ - حرمت شراب در کلام رسول اکرم

رسول خدا در ارتباط با شراب ده نفر را لعن كرد: كسي كه درخت خرما يا انگور را براي توليد خرما و انگور براي توليد شراب مي كارد؛
آن كه باغباني آن ها را مي كند (با اينكه مي داند براي چه كاشته شده اند)؛
آن كه عصاره انگور يا خرما را براي تهيه شراب مي گيرد؛
آن كه شراب مي نوشد؛
آن كه ساقی مي شود؛
آن كه بار شراب حمل مي كند ،
آن كه تجارت شراب مي كند؛
آن كه شراب مي فروشد؛
آن كه مي خرد،
آن كه قيمت و پول شراب را مي خورد.

۲.۲ - از کلام امام صادق(ع)

امام صادق (ع) فرمود: خمر و شراب از ازل حرام بود و همه پیامبران در شریعت شان به هنگام كامل شدن، حرمت شراب هم بود.
[۸] میزان الحکمه، محمدی ریشهری، ج۱،ص۸۱۲-۸۱۶



۱. اعراف(۷) آیه ۳۲؛«بگو پروردگارم همه فاحشه های آشکار و پنهان را و نیز گناه و ستم بدون حق را حرام کرده است»    
۲. نحل(۱۶) آیه ۶۷؛« و میوه های درخت خرما و انگور از نعمت هایی است که شما از آن شراب و رزق پاکیزه می گیرید»    
۳. نساء(۴)،آیه ۴۲؛ « با حال مستی به نماز نزدیک مشوید»    
۴. بقره(۲) آیه ۲۱۹؛ « از تو در باره خمر و قمار می پرسند؛ بگو:در آن دو گناه بزرگ است و منفعت هایی و گناهش بیش از منافع آن است»    
۵. مائده (۵) آیه ۹۱؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید شراب و قمار و انصاب و ازلام فقط پلیدی و از عمل شیطان است، زنهار که از آن اجتناب کنید؛امید که رستگار شوید. تنها هدف شیطان این است که با شراب و قمار بین شما کینه و دشمنی بیندازد و شما را از راه خدا و نماز بازدارد؛ آیا از آن ها دست بردار می شوید»    
۶. میزان الحکمه، محمدی ریشهری، ج۱، ص۸۱۲    
۷. ترجمه المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج۲، ص ۲۹۹    
۸. میزان الحکمه، محمدی ریشهری، ج۱،ص۸۱۲-۸۱۶



سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی    






جعبه ابزار