• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

چگونگی مرگ انسان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اعمال انسان، مرگ، فرشتگان، قبض روح مؤمنان، قبض روح کافران.

پرسش: آیا درست است که انسان‌ها با اعمالی که انجام می‌دهند نوع و شیوه مرگ خود را تعیین می‌کنند؟

پاسخ: هنگام مرگ طبق عقاید و اعمال و رفتار هر کسی با او برخورد خواهند کرد؛ یعنی برآیند رفتاری او در تمام عمرش مورد نظر قرار می‌گیرد. اگر برآیند اعتقادی و رفتاری او صحیح و سالم و بر صراط مستقیم باشد، به او از روی «سلام و بشارت بهشت» برخورد خواهند کرد؛ ولی اگر برآیند رفتاری او زشت و پلید باشد، ملائکه و فرشتگان الهی او را با شکنجه و عذاب و ذلت و خواری به عالم برزخ منتقل می‌کنند.
مؤمن به سبب توجهی که به پروردگار خود داشته است و سعی او بر این بوده است که از صراط مستقیم خارج نشود، لذا در هنگام مرگ فیض الهی نصیب او می‌شود و اگر تعلقاتی هم از باب غریزه و طبیعت انسانی به بعضی امور پیدا کرده، با توجه ذات اقدس الهی، تعلق او قطع می‌شود و بدون هیچ عذاب و سختی جان می‌سپارد.
ولی این نکته لازم است گفته شود که این مربوط به انسان‌هایی است که در همین دنیا رابطه‌ای با اهل بیت داشته‌اند و توانسته‌اند رشته محبت آنها را در قلب خود ثابت بدارند.
مؤمنان و بندگان صالح پروردگار در اولین مرحله انتقال به حیات اخروی با استقبال فرشتگان رو‌به‌رو خواهند شد و آنها را با شرافتی وصف‌ناپذیر بشارت بهشت می‌دهند.
فرشتگان قابض ارواح با عاصیان به گونه‌ای است که از ابتدای امر و از لحظات اولیه حیات اخروی گرفتار عذاب الهی می‌شوند. انسانی که به استعدادهای درونی خود بی‌توجه بوده و جهات ملکوتی خود را فراموش و تمام عمر را صرف همان جنبه طبیعی کرده است، حال با انقطاع علاقه روح از بدن مادی بدون هیچ وسیله و توشه‌ای به عالمی دیگر منتقل می‌شود. او در عالم دنیا درصدد به فعلیت رساندن استعدادهای درونی و جنبه‌های روحانی خود نبوده تا در حین انتقال به برزخ، خوش و خرم و با صورتی زیبا قدم به عالم آخرت بگذارد.



در هنگام مرگ طبق عقاید و اعمال و رفتار هر کسی با او برخورد خواهند کرد؛ یعنی برآیند رفتاری او در تمام عمرش مورد نظر قرار می‌گیرد. اگر برآیند اعتقادی و رفتاری او صحیح و سالم و بر صراط مستقیم باشد، به او از روی «سلام و بشارت بهشت» برخورد خواهند کرد؛ ولی اگر برآیند رفتاری او زشت و پلید باشد، ملائکه و فرشتگان الهی او را با شکنجه و عذاب و ذلت و خواری به عالم برزخ منتقل می‌کنند.
در واقع کیفیت مرگ آدمی وابسته به عملکرد او در دنیا است و اینکه چگونه آدمی بوده است؟ اگر در طریق صلاح و ایمان به خدا بوده است، پس مرگ او همراه با آرامش و طمانینه است و اگر انسانی تبهکار بوده است، مرگ سخت و طاقت‌فرسایی خواهد داشت.


لذا در روایات زیادی که کیفیت قبض روح مؤمن را بازگو می‌کنند، دلالت بر این دارند که مؤمن با اطمینان و آرامش تن به مرگ می‌دهد.

۲.۱ - روایتی از امام سجاد

در روایتی است از امام سجاد (علیه‌السلام) که می‌فرماید:
خداوند عزوجل می‌فرماید: من در هیچ امری تردد و درنگ نکردم مانند درنگ کردن و ترددی که در قبض روح مؤمن کردم؛ چون آن مؤمن از مرگ کراهت داشت و من هم کراهت داشتم به او ناراحتی برسانم؛ پس زمانی که اجل محتوم آن مؤمن رسید، من دو شاخه گل معطر از بهشت برای او فرستادم، یکی از آنها مُسخیّه نام داشت و دیگر مُنسیّه؛ اما مُسخیّه، پس او را نسبت به مالش بی‌اعتنا کرده، از همه آنها می‌گذرد و اما منسیّه، پس او را از تمام امور و شئون دنیا به فراموشی و نسیان می‌اندازد. (به این منبع رجوع شود: )

۲.۲ - اثر تعلقات دنیایی

انسان در هنگام جان دادن به سبب تعلقی که به دنیا دارد، نمی‌تواند به راحتی جان بدهد و از جمله سختی‌های مرگ همین قطع تعلق آدمی از دنیاست. او در دنیا گرفتار تعلق به اموال، فرزندان و دوستان بوده است و بعضی از محبت‌ها ریشه غریزی و طبیعی داشته که او در این امر افراط کرده است، همه اینها در هنگام قبض روح مانع از راحتی و آسایش انتقال او به برزخ خواهند بود.

ولی در روایت فوق امام می‌فرماید: مؤمن به سبب توجهی که به پروردگار خود داشته است و سعی او بر این بوده است که از صراط مستقیم خارج نشود، لذا در هنگام مرگ فیض الهی نصیب او می‌شود و اگر تعلقاتی هم از باب غریزه و طبیعت انسانی به بعضی امور پیدا کرده، با توجه ذات اقدس الهی، تعلق او قطع می‌شود و بدون هیچ عذاب و سختی جان می‌سپارد.

۲.۳ - سخن ملک‌الموت به مؤمنان

در روایات دیگر آمده که پس از اینکه اهل بیت به بالین او می‌آیند، ملک الموت به او می‌گوید:
«آیا دوست داری که به آنها بپیوندی و با آنها باشی یا دوست داری به دنیا برگردی؟ مؤمن می‌گوید نه. دوست ندارم، ابداً نمی‌خواهم به دنیا برگردم و مرا دیگر حاجتی به دنیا نیست». (به این منبع رجوع شود: )
با ملاحظه به این روایت می‌یابیم که خود مؤمن اصرار به رفتن دارد؛ یعنی او را چنان راضی می‌کنند که با بهجت و سرور این دنیا را ترک می‌کند.

۲.۴ - در دل داشتن محبت اهل بیت

ولی این نکته لازم است گفته شود که این مربوط به انسان‌هایی است که در همین دنیا رابطه‌ای با اهل بیت داشته‌اند و توانسته‌اند رشته محبت آنها را در قلب خود ثابت بدارند؛ و گرنه انسانی که غافل از محبت این خاندان است و اهل معصیت و تبهکاری است، حتی اگر آن حضرات را ببیند، باز هم آرزوی دنیا می‌کند؛ چون رشته محبت قلبی او متصل به دنیاست و او نمی‌گذارد که به‌راحتی ترک دنیا کند.

۲.۵ - چگونگی برخورد فرشتگان با مؤمنان

قرآن درباره کیفیت برخورد فرشتگان با مؤمنین در حال قبض روح، این‌چنین می‌فرماید: «الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ «پرهیزکاران کسانی هستند که فرشتگان جان آنان را درحالی‌که پاک و پاکیزه‌اند، می‌گیرند و به آنان می‌گویند: درود بر شما باد».
مؤمنان و بندگان صالح پروردگار در اولین مرحله انتقال به حیات اخروی با استقبال فرشتگان رو‌به‌رو خواهند شد و آنها را با شرافتی وصف‌ناپذیر بشارت بهشت می‌دهند.

۲.۵.۱ - روایتی از پیامبر

در روایتی است که از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) سؤال کردند: فرشته مرگ چگونه جان آدمی را می‌گیرد؟ حضرت فرمودند:
فرشته مرگ هنگام مردن نزد وی آن‌گونه می‌ایستد که برده‌ای ذلیل نزد مولی، او و یارانش نزد مؤمن می‌ایستند و نزدیک نمی‌شوند تا این‌که نخست فرشته مرگ سلام کند و به او بشارت بهشت دهد. (به این منبع رجوع شود:
[۴] جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، ج۴، ص۱۹۹-۲۰۰.
)


در آیات متعددی از قرآن کریم، برخورد فرشتگان قابض ارواح و سخنانی که بین آنان و تبهکاران ردوبدل می‌شود، بیان شده است:

۳.۱ - کفر

• کسانی که در حال کفر از دنیا رفته‌اند:
«وَلَوْ تَرَی اِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلَائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَاَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ»؛ «اگر ببنید سختی حال کافران را هنگامی که فرشتگان جان آنان را می‌گیرند و بر روی و پشت آنان می‌زنند و به آنها می‌گویند: بچشید طعم عذاب سوزنده را».

شبیه همین تعبیر در آیه ۲۷ سوره مبارکه محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) برای منافقان آمده است. (به این منبع رجوع شود:
[۱۱] جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، ج۴، ص۲۰۴-۲۰۵.
)

۳.۱.۱ - توجیه مرحوم شاه‌آبادی

مرحوم شاه‌آبادی(رحمة الله) درباره این آیات توجیهی دارند مبنی بر اینکه فرشتگان دو دسته‌اند: یک دسته کارگزاران امور آخرت و گروهی دیگر مجریان اوامر الهی در دنیا هستند. فرشتگان دنیا با دیدن این مناظر که شخص تبهکار تمام عمر خود را به بطالت و انکار حق گذرانده و اکنون لحظه مرگ او فرا رسیده، با حالتی توهین‌آمیز و همراه شکنجه محکم بر پشت او می‌زنند و او را از دنیا بیرون رانده، تحویل فرشتگان آخرت می‌دهند. آنها هم با دیدن این بنده عاصی و نافرمان، به صورت او می‌کوبند. (به این منبع رجوع شود:
[۱۲] جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، ص۲۰۵.
)

۳.۲ - تکبر

• کسانی که متکبرانه در دنیا به سر بردند:
«یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلَائِکَةَ لَا بُشْرَی یَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِینَ وَیَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً»؛ «روزی که مجرمان فرشتگان را ببیند، در آن روز بشارتی از فرشته نیافته، بلکه به آنها گویند: ‌ای سرکشان! محروم و ممنوع (از رحمت و جنت خدا) باشید».

۳.۳ - ستم‌کنندگان به جان خویش

• کسانی که هنگام جان دادن، ستم‌کنندگان به جان خویشتن به شمار می‌روند:
«اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ ظَالِمِی اَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ قَالُوا اَلَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَاُولَئِکَ مَاْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا»؛ «آنان که به هنگام (مرگ) قبض روح، ظالم و ستمگر بمیرند، فرشتگان از آنها باز پرسند که در چه کار بودید (و چرا به ایمان و اعمال نیک برای آخرت نپرداختید؟) پاسخ دهند که ما در روی زمین (مردمی) ضعیف و ناتوان (و اسیر ظلم حکّام جاهل و کافر) بودیم.فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید (و از محیط جهل و کفر به سرزمین علم و ایمان بشتابید؟ از آنها عذر نپذیرند) و مأوای اینان جهنم است و بازگشت آنها به جایگاه بسیار بدی است (که محل قهر و عذاب خداست)».

۳.۴ - دروغ بستن به خدا

• کسانی که بر خداوند دروغ بستند و رسول او را نپذیرفتند.
«...وَلَوْ تَرَی اِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِکَةُ بَاسِطُو اَیْدِیهِمْ اَخْرِجُوا اَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ ...»؛ «... و اگر فضاحت و سختی حال ستم‌کاران (و مدعیان باطل) را ببینی، آن‌گاه که در سکرات موت گرفتار آیند و فرشتگان برای قبض روح آنها دست قهر و قدرت برآورند و گویند که جان از تن به در کنید، امروز کیفر عذاب و خواری می‌کشید ...».

درهرحال، برخورد فرشتگان قابض ارواح با عاصیان به گونه‌ای است که از ابتدای امر و از لحظات اولیه حیات اخروی گرفتار عذاب الهی می‌شوند. انسانی که به استعدادهای درونی خود بی‌توجه بوده و جهات ملکوتی و «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» خود را فراموش و تمام عمر را صرف همان جنبه طبیعی کرده است، حال با انقطاع علاقه روح از بدن مادی بدون هیچ وسیله و توشه‌ای به عالمی دیگر منتقل می‌شود. او در عالم دنیا درصدد به فعلیت رساندن استعدادهای درونی و جنبه‌های روحانی خود نبوده تا در حین انتقال به برزخ، خوش و خرم و با صورتی زیبا قدم به عالم آخرت بگذارد.


۱. آیت‌الله جوادی آملی، معاد در قرآن.
۲. علامه طباطبایی، حیات پس از مرگ.
۳. علامه طهرانی، معادشناسی.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۲، طبع آخوندی.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۱۶۲ - ۱۶۳، طبع آخوندی.    
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۳۲.    
۴. جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، ج۴، ص۱۹۹-۲۰۰.
۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۳۵.    
۶. انفال/سوره۸، آیه۵۰.    
۷. محمد/سوره۴۷، آیه۲۷.    
۸. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۴۰۵.    
۹. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۴۰۵.    
۱۰. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۵، ص۳۰۷.    
۱۱. جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، ج۴، ص۲۰۴-۲۰۵.
۱۲. جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، ص۲۰۵.
۱۳. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۲.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۹۳.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «چگونگی مرگ انسان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۶/۰۸.    







جعبه ابزار