• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ناسازگاری روایات ظهور امام زمان با عقل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: عقل، ظهور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، روایات، امور محال.

پرسش: در روایاتی که زمان ظهور مهدی منتظر (امام دوازدهم شیعه) را توصیف می‌کند، مطالبی ذکر شده است که با عقل ما سازگار نیست؛ از جمله: «یَصیرُ لِلرَّجُلِ مِنْهُم (اصحاب المهدی) قوة اَرْبَعینَ رَجُلاً» ،«لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا یَجْمَعُ اللَّهُ اِلَیْهِ شِیعَتَنا مِنْ جَمِیعِ الْبُلْدانِ» و «یَمْلَاُ الْاَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً».

پاسخ: هیچ‌کدام از مطالبی که در روایات مذکور آمده، ناسازگاری با عقل سلیم ندارند و خدای قادر متعال که بر هر چیزی قدرت دارد، همه امور منجی عالم بشریت و مصلح جهانی را فراهم خواهد ساخت.




اموری که با عقل ناسازگارند، امور محالی هستند و محال یا عقلی است یا عادی، و محال عقلی، یا ذاتی است یا عرضی و غیری.

۱.۱ - محال ذاتی

محال ذاتی آن است که ذات شیء اقتضای محال بودن می‌کند و عقل به مجرد تصورش حکم به امتناع آن می‌کند؛ مثل اجتماع نقیضین.

۱.۲ - محال عرضی و غیری

محال عرضی و غیری آن است که شیء ذاتاً محال نیست؛ ولی مستلزم محال است؛ مثل صدور معلول واحد از دو علت مستقل.

۱.۳ - محال عادی

محال عادی آن است که عادةً تحقق آن محال است؛ مانند رفتن بالای پشت بام بدون نردبان.


حال باید دید روایاتی که در سؤال ذکر شده‌اند، اموری محال هستند تا با عقل ناسازگار باشند یا خیر؟

۲.۱ - روایت اول

روایتی از معصوم می‌فرماید: «یَصیرُ لِلرَّجُلِ مِنْهُم (اصحاب المهدی) قوة اَرْبَعینَ رَجُلاً».

۲.۱.۱ - عدم محال عقلی

نه محال عقلی است و نه محال عادی؛ اما محال عقلی نیست؛ زیرا نه ذات چنین چیزی محال است و نه مستلزم محال دیگری است؛ چون منظور از قوه چهل مرد داشتن هر یک از اصحاب حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) قدرت جسمانی نیست؛ بلکه مقصود قدرت روحانی است که از یقین قوی و ایمان کامل آنها نشأت می‌گیرد.

۲.۱.۱.۱ - استناد به آیات

۱. در قرآن کریم می‌خوانیم: «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِاِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛ «چه بسیار گروه‌های کوچکی که به فرمان خدا بر گروه‌های عظیمی پیروز شدند و خداوند با صابران است».

۲. در سوره انفال آیه ۶۵ خطاب به پیامبر و یارانش می‌فرماید: «یَا اَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی الْقِتَالِ اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَاِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا اَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِاَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ؛ «ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن. هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند پیروز می‌گردند؛ چراکه آنها گروهی هستند که نمی‌فهمند».

در این آیه شریفه هر یک از مؤمنین در مقابل ده نفر حساب شده است و سِرّش این است که مؤمنان در هر اقدامی که می‌کنند، اقدامشان ناشی از ایمان به خداست و ایمان به خدا نیرویی است که هیچ نیروی دیگری معادل آن نبوده و در برابر آن تاب مقاومت نمی‌آورد، تجربه قطعی هم ثابت کرده که افرادی که به خاطر غرض مهمی ائتلاف می‌کنند، هر قدر عده‌شان کمتر باشد، در مقابل رقبا و مزاحمتشان قوی‌ترند.

۲.۱.۲ - عدم محال عادی

و اما محال عادی هم نیست؛ زیرا تاریخ نشان داده است که انسان‌های کامل و با ایمان قوی در نبردها قدرت فوق العاده و روحیه قوی یافته‌اند.

۲.۱.۲.۱ - روایتی از امام علی

به عنوان نمونه، حضرت امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) در جنگ خیبر درِ قلعه خیبر را از جای کند و بر روی خندق اطراف قلعه پل قرار داد و لشکر اسلام از روی آن عبور کردند، وارد قلعه شده و پیروز گردیدند و هنگام بازگشت حضرت با دست راست درِ قلعه را گرفته و حدود چند ذراع آن را پرتاب کرد؛ در حالی که بیست نفر با هم آن در را می‌بستند و هنگامی که آن را پرتاب نمود، هفتاد نفر از مسلمین به کمک هم آن را حمل و نقل کردند و خود حضرت فرمود: «وَاللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ بِقُوَّةٍ جِسمانِیَّةٍ وَلَکِنْ قَلَعْتُه بِقُوَّةٍ رَبَّانِیَّةٍ؛ به خدا قسم! در خیبر را با قدرت جسمانی از جا نکندم؛ بلکه با قدرت و قوه الهی و ربانی آن را از جای کندم».
[۵] ابن‌عساکر، ابوالقاسم علی بن الحسن، تاریخ ابن‌عساکر، ترجمه الامام علی (علیه‌السّلام)، ج۱، ص۱۵۶-۲۲۵.
[۶] خوارزمی، موفق بن احمد، مناقب، ص۱۶۶.


۲.۲ - روایت دوم

این روایت می‌فرماید: «والله! لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا یَجْمَعُ اللَّهُ اِلَیْهِ شِیعَتَنا مِنْ جَمِیعِ الْبُلْدانِ».
این روایت از ابی‌الحسن الرضا (علیه‌السّلام) است که از وی سؤال شد: مقصود از قول خدای تعالی که فرموده: «اَیْنَ مَا تَکُونُوا یَاْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا» چیست؟ امام در جواب، جمله فوق را فرمودند.

۲.۲.۱ - مراد از شیعیان

در توجیه این روایت دو احتمال وجود دارد و هیچ‌کدام از این دو احتمال نه محال عقلی است و نه محال عادی.

۲.۲.۱.۱ - اصحاب خاص امام زمان

همان‌طور که بعضی از مفسرین در ذیل آیه شریفه گفته‌اند مقصود «شیعتنا» اصحاب خاص امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) است
[۹] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۱.
که سیصد و سیزده نفرند و جمع شدن آنها نزد امام امری کاملاً عادی و طبیعی می‌باشد و هیچ بُعدی ندارد.

اتفاقاً در تأیید این احتمال روایات متعددی از ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) وجود دارد که به یک نمونه اشاره می‌کنیم:

عن ابی‌خالد الکابلی عن الامام الصادق رضی الله عنه فی قول اللّه عزوجلّ: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ اَیْنَ مَا تَکُونُوا یَاْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا». قال: یعنی اصحاب القائم الثلثماة وبضع عشر وهم واللّه الامة المعدودة یجتمعون فی ساعة واحدة کقزع الخریف
[۱۱] صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب‌الاثر، ص۵۹۴، مؤسسة حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم)، چ۱۵، ۱۴۱۹ق.
ابی‌خالد از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که حضرت درباره این آیه که می‌فرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ اَیْنَ مَا تَکُونُوا یَاْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا» و فرمودند: منظور اصحاب قائم آل‌محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که ۳۱۳ نفر هستند است که به خدا قسم ایشان‌اند امت معدود و خداوند آنها را در یک ساعت جمع کند.

۲.۲.۱.۲ - همه شیعیان

اگر مقصود از «شیعتنا» همه شیعیان باشد، منظور این نیست که همه شیعیان در یک محل جمع می‌شوند؛ بلکه مقصود این است که همه شیعیان متوجه حضرت خواهند شد و با او قیام خواهند کرد و او را یاری خواهند داد و یاری کردن حضرت از ناحیه شیعیانش امری کاملاً عقلایی و عادی است.

۲.۳ - روایت سوم

این روایت می‌فرماید: «یَمْلَاُ الْاَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً».

۲.۳.۱ - متواتر بودن روایت

این روایت مورد اتفاق علمای شیعه و سنی است و در حد تواتر است که علاوه بر مشاهیر شیعه، علما و دانشمندان اهل سنت هم آن را در کتاب‌هایشان نقل نموده‌اند؛ برای نمونه برخی علمای اهل سنت، این روایت را نقل کرده‌اند.
[۱۳] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۶، ص۴۶۵.
[۱۷] سیوطی، جلال‌الدین، درالمنثور في التفسير بالماثور، ج۶، ص۵۸.
[۲۱] هیتمی، ابن‌حجر، صواعق المحرقه، ص۱۶۳، باب ۱۱، فصل اول.
[۲۲] سویدی، محمدامین، سبائک الذهب، ص۷۸.



۲.۳.۲ - حق بودن وعده الهی

آنچه در این روایت آمده، وعده الهی است و خداوند به چیز محالی وعده نمی‌دهد؛ زیرا وعده به چیز محال، قبیح است و قبیح از حکیم تعالی صادر نمی‌شود. خداوند در قرآن مجید در آیات متعددی تشکیل یک حکومت جهانی اسلامی، بسط دین اسلام، غلبه آن بر کلیه ادیان، زمام‌دارای صلحا در زمین را وعده فرموده است که از آن جمله این آیات است:

۲.۳.۲.۱ - نمونه‌ای از آیات

• «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّی لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ»؛ «با کافران جهاد کنید تا در زمین فتنه و فسادی نماند و آیین همه دین خدا گردد» ملاحظه می‌شود که فرموده تا فساد و فتنه در زمین نباشد و همه به دین خدا بگروند که پر واضح است تاکنون چنین چیزی محقق نشده؛ البته روزی محقق خواهد شد و آن روز زمان ظهور مصلحی هست که همه جهانیان در انتظار او هستند.

• «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ «ما بعد از تورات در زبور نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد، وقتی بندگان نیکوکار و صالح، مالک همه زمین شوند، کاملا واضح است که به عدل رفتار خواهند کرد و زمین پر از عدل خواهد شد.
و از جمله این آیات است: آیه ۳۳ توبه، آیه ۲۸ فتح، آیه ۳۲ توبه، آیه ۸ صف و آیه ۵۵ نور.


هیچ‌کدام از مطالبی که در روایات مذکور آمده، ناسازگاری با عقل سلیم ندارند و خدای قادر متعال که بر هر چیزی قدرت دارد، همه امور منجی عالم بشریت و مصلح جهانی را فراهم خواهد ساخت.


۱. امامت و مهدویت، آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی.
۲. چشم‌اندازی به حکومت، امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) نجم‌الدین طبسی.


۱. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، ص۷۹-۸۱، نشر الهادی، چاپ ۶، ۱۳۷۴.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۴۹.    
۳. انفال/سوره۸، آیه۶۵.    
۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۱۶۱ - ۱۶۲، سیدمحمدباقر موسوی همدانی، اسلامی.    
۵. ابن‌عساکر، ابوالقاسم علی بن الحسن، تاریخ ابن‌عساکر، ترجمه الامام علی (علیه‌السّلام)، ج۱، ص۱۵۶-۲۲۵.
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مناقب، ص۱۶۶.
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۴۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۴۲۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۳۱.
۱۰. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب‌الاثر، ج۳، ص۱۴۸، مؤسسة حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم)، چ۱۵، ۱۴۱۹ق.    
۱۱. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب‌الاثر، ص۵۹۴، مؤسسة حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیهم)، چ۱۵، ۱۴۱۹ق.
۱۲. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ج۳، ص۲۳۵.    
۱۳. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۶، ص۴۶۵.
۱۴. سیوطی، جلال‌الدین، درالمنثور فی التفسیر بالماثور، ج۷، ص۴۸۳.    
۱۵. سیوطی، جلال‌الدین، درالمنثور فی التفسیر بالماثور، ج۷، ص۴۸۴.    
۱۶. سیوطی، جلال‌الدین، درالمنثور فی التفسیر بالماثور، ج۷، ص۴۸۵.    
۱۷. سیوطی، جلال‌الدین، درالمنثور في التفسير بالماثور، ج۶، ص۵۸.
۱۸. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۷۵، ح۳۸۷۰۷.    
۱۹. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۷۵، ح۳۸۷۰۸.    
۲۰. قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، در ینابیع المودة، ج۳، ص۲۵۸، باب ۷۲.    
۲۱. هیتمی، ابن‌حجر، صواعق المحرقه، ص۱۶۳، باب ۱۱، فصل اول.
۲۲. سویدی، محمدامین، سبائک الذهب، ص۷۸.
۲۳. انفال/سوره۸، آیه۳۹.    
۲۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۵.    
۲۵. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۲۶. فتح/سوره۴۸، آیه۲۸.    
۲۷. توبه/سوره۹، آیه۳۲.    
۲۸. صف/سوره۶۱، آیه۸.    
۲۹. نور/سوره۲۴، آیه۵۵.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ناسازگاری روایات ظهور امام زمان با عقل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۹/۱۶.    







جعبه ابزار