• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لجاجت فرزندان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: لجاجت، فرزندان.

پرسش: مادری هستم دارای فرزندانی متعدد، که بعضاً برخوردهای نادرست دارند. یکی از مهم‌ترین اموری که همیشه مرا رنج می‌دهد، لجاجت زیادی است که در مواقع مختلف و به بهانه‌هایی از خود بروز می‌دهند. لطفاً برای برخورد صحیح با آن‌ها و حل این مشکل مرا راهنمایی فرمایید.

پاسخ:




لجاجت در اصل نوعی مقاومت در مقابل شرایط و موقعیت جدید است، مقاومت در مقابل هرچه که منافع و مصالح شخص را به خطر می‌اندازد. بنابراین مقاومت امکان دارد به حق باشد و امکان دارد باطل باشد.

۱.۱ - سخن خداوند متعال

خداوند سبحان در قرآن کریم، نمونه‌ای از مقاومت باطل و در نهایت کتمان حق و زیربار حق نرفتن را در برخورد اهل کتاب با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ذکر می‌فرماید: «الذین آتینهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و انّ فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون»؛ «اهل کتاب (تورات و انجیل) با توجه به مشخصاتی که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در کتاب‌هایشان نقل شده و با او کاملاً تطبیق می‌نمود، او را همانند فرزندان خود می‌شناختند ولی حق را کتمان نمودند و به مقاومت علیه حق پرداختند».
نظیر این آیه، آیه ۲۰ سوره‌ انعام است.

۱.۲ - نوع شناخت والدین و فرزند

ذکر این نکته ظریف لازم است که نوع شناخت والدین و فرزند، بالاترین و دقیق‌ترین شناخت نسبت به سایر شناخت‌هاست؛ چراکه ارتباط بین والدین و فرزند از ابتدای تولد بوده و حال آن‌که ارتباطات دیگر این چنین نیست. بنابراین بیش‌ترین چیزی که نقش زمینه را برای پیدایش لج‌بازی فراهم می‌کند، به خطر افتادن یا احساس خطر کردن شخص لجباز است؛ البته در خصوص کودکان به دلیل عدم رشد قوه عاقله آن‌ها قابل توجیه و قابل اصلاح است و اگر این صفت با تدابیر صحیح تربیتی در کودکی کنترل نشود، در بزرگ‌سالی، احتمال انحراف و طغیان وجود دارد.
بدون شک امر تربیت ، همانند مسائل حیاتی و سرنوشت‌ساز در زندگی انسان باید با اعتدال و به دور از افراط و تفریط باشد. بدیهی است هرگونه افراط و تفریط در امر مهم و از جمله امور تربیتی موجب خدشه‌دار شدن اصل مسئله خواهد بود. یکی از رفتارهایی که برای بعضی از اشخاص پیدا می‌شود، مسئله لجاجت است که این ریشه در تربیت خانوادگی و شرایط حاکم بر خانواده دارد. ابتدا به تعدادی از عوامل آشکار ولی فراموش‌شده از دید خانواده، در پیدایش این رفتار اشاره و سپس راه‌های برخورد صحیح را متذکر می‌شویم. به امید تربیت فرزندانی سالم و متعادل از جهت روحی و روانی که صدقات جاریه شما باشند ان‌شاءالله.


عوامل و زمینه‌های پیدایش لجاجت بدین شرح است:

۲.۱ - دخالت‌های زیاد پدر و مادر

دخالت‌های زیاد پدر و مادر و گرفتن آزادی عمل از کودک، یکی از عوامل پیدایش لجاجت است.
سن دو سالگی سن ابراز شخصیت و اراده است، تصمیمات کودک در انجام کارها به جهت عدم رشد کافی عقل، بدون تعقل و بی‌حساب است. بنابراین والدین اگر بخواهند کودکانی متعادل، با شخصیت، با اراده، دارای حسن‌ظن و غیر لجوج تربیت نمایند، حتی‌الامکان باید (با رعایت اعتدال و دوری از افراط و تفریط) به کودکان آزادی عمل بدهند و زیاده از حد در کارهای آن‌ها دخالت و امر و نهی نکنند؛ چراکه امر و نهی بیش از حد (این کار را بکن، این کار را نکن و...) موجبات خستگی و در نهایت پیدایش صفت لجاجت می‌شود. البته تذکر این نکته لازم است که امر و نهی نکردن به معنای عدم کنترل حتی به صورت غیر مستقیم نیست. به دلیل این‌که چه‌بسا کودک دست به کاری بزند که خطرات جانی، جسمی و روحی برای او داشته باشد.

۲.۲ - توهین و ملامت کردن

یکی دیگر از زمینه‌های پیدایش لجاجت در افراد توهین و ملامت است، که البته اختصاص به کودکان ندارد؛ ولی از آنجا که کودکان نسبت به کارهایشان بیشتر در معرض مؤاخذه از سوی بزرگ‌ترها قرار می‌گیرند، در آن‌ها بیشتر نمود دارد.

۲.۲.۱ - حدیثی از امام علی

[[|امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)]] می‌فرماید: «الا فراط فی الملامة یشبّ نیران اللّجاجة»؛ «افراط و زیاده‌روی در ملامت کردن و سرزنش نمودن، آتش لج‌بازی را شعله‌ور می‌کند».

۲.۳ - مورد ستم قرار گرفتن یکی از کودکان

یکی دیگر از زمینه‌های پیدایش این رفتار که البته در خانواده‌های دو یا سه فرزندی و بیشتر، نمود دارد، این است که گاهی یکی از کودکان مورد ستم برادران و خواهران بزرگترش قرار می‌گیرد و کسی از او دفاع نمی‌کند و او نیز برای دفاع از خود دست به لج‌بازی می‌زند. در اینجا والدین و مربیان هوشیار، مسئله را باید علت‌یابی نمایند و با اطلاع از اصل جریان، ضمن کنترل رفتار خواهران و برادران (البته با تدابیر صحیح تربیتی، که موجبات دشمنی آنان را با برادر یا خواهر کوچکتر فراهم نکند) دل کودک کوچک‌تر را به دست آورند و بدین ترتیب از ادامه لجاجت کودک جلوگیری نمایند.

۲.۴ - والدین منشأ لجاجت فرزند

گاهی زمینه لج‌بازی کودک توسط خود والدین فراهم می‌شود و در واقع منشأ لجاجت کودک، خودشان هستند؛ ولی توجهی به این مسئله ندارند؛ مثلاً گاهی به کودک قول می‌دهند که اگر فلان کار خوب را انجام دادی، فلان جایزه را برایت می‌خرم؛ ولی متأسفانه بعد از انجام دادن کار توسط کودک به قول خود عمل نمی‌کنند و موجبات خشم و لجاجت کودک را فراهم می‌کنند و این از نظر روایات نیز نهی شده است: «هرگاه به کودکانتان وعده‌ای می‌دهید، عمل نمایید؛ چراکه آن‌ها شما را رازق خود می‌دانند.» و گاهی نیز والدین به کودک می‌آموزند که اگر کودک لج‌بازی کند و برخواسته‌هایش پافشاری کند، به هدفش می‌رسد و والدین کوتاه خواهند آمد. بنابراین یک‌سری ازلج‌بازی‌های کودک آموخته شده است.

۲.۵ - مقاومت و لجاجت در برابر خواسته‌های فرزند

پنجمین عامل که البته مصداقی از عامل چهارم بوده و باز منشأ لجاجت، خود والدین هستند این است که در مقابل خواست‌های کودکان (ولو منطقی باشد) مقاومت و لجاجت به خرج می‌دهند و همین، لجاجت طرف مقابل را تشدید می‌کند.

۲.۵.۱ - خاطره‌ای از یک دختربچه

از کودکی خودم به یاد دارم که یک روز مهمان داشتیم و من در اثر لج‌بازی کتک جانانه‌ای در حضور آن‌ها خوردم، از مهمان‌ها خجالت کشیدم و بنای جیغ‌و‌داد گذاشتم، مادرم مرتب می‌گفت خفه شو، عیب است که صدای دختر دربیاید و...(در آخر) مادرم به عقیده خودش بهترین تصمیم را گرفت و لباس عروسک‌هایم را که خودم دوخته بودم و از جان بیش‌تر دوست می‌داشتم، آورد و در پیش چشم من آن‌ها را آتش زد، گویا تمام امیدم قطع شد و...»
[۳] امینی، ابراهیم، آیین تربیت، ص۱۹۵، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۵۹ ش.

آیا این‌گونه برخورد می‌تواند لجاجت را درمان کند؟ این مادر نه‌تنها به تربیت کودکش کمکی نکرده، بلکه باعث عقده‌ای در دل کودکش می‌شود که شاید تا آخر عمر فراموشش نکند.

۲.۵.۲ - حدیثی از حضرت علی

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «اللجاجة مثار الحروب»؛ «لجاجت باعث جنگ و دشمنی است».

۲.۵.۳ - حدیثی دیگر

و باز می‌فرمایند: «أللّجاج أكبر الأشياء مضرّة في العاجل و الآجل»؛ «ضرر لج‌بازی برای دنیا و آخرت انسان، بیش از هر چیز است».


در پایان تذکر این نکته لازم است که پدران و مادران در مورد تربیت عواطف کودکان خود باید خِرَد را به کار برند و با حوصله و خویشتن‌داری باشند، آنان باید از عوامل اصلی که موجبات رضایت و آزردگی کودک می‌شوند و هم‌چنین نتایجی که این رضایت‌خاطر و آزردگی را به وجود می‌آورند و این‌که چگونه عاقلانه از بروز حالات عاطفی نامطلوب جلوگیری کنند، آگاه باشند.
[۷] تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم.

والدین باید نیازهای کودک را درک کنند، خواسته‌های آنان را در نظر آورند و در عین دادن میدان به کودک جهت تجربه و عمل در سایه روابط حسنه او را تحت کنترل و نظر درآورند. در چنین صورتی کودک بین علاقه‌ای که او را با والدینش پیوند می‌دهد و دلتنگی‌هایی که از ممانعت آن‌ها دارد، مبارزه می‌کند و اگر واقعاً والدین خود را دارای روابط حسنه با خود بیابد، تسلیم می‌شود و لااقل با اجازه گرفتن در آن راه اقدام می‌کند.
[۸] جلالی، مهدی، روان‌شناسی کودک، ص۴۵۰، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۱ ش.



۱. امینی، ابراهیم، «آیین تربیت»، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ اول، مهر ماه ۱۳۵۹، ذی‌القعده ۱۴۰۰.
۲. جلالی، مهدی، «روان‌شناسی کودک»، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ پنجم، مهر ۱۳۵۱.
۳. تفسیر نور، جلدهای ۱ و ۳، محسن قرائتی، انتشارات مؤسسه در راه حق.


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.    
۲. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۰، ص۲۵۱، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۲ ش.    
۳. امینی، ابراهیم، آیین تربیت، ص۱۹۵، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۵۹ ش.
۴. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۰، ص۲۵۰، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۲ ش.    
۵. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ص۳۲.    
۶. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ص۱۲۶.    
۷. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم.
۸. جلالی، مهدی، روان‌شناسی کودک، ص۴۵۰، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۱ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «لجاجت فرزندان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۲۸.    



جعبه ابزار