• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غفلت پس از معنویت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: غفلت، معنویت.

پرسش: علت این‌که بعضی افراد بعد از دست‌یابی به معنویت، دوباره به غفلت دچار می‌شوند و از دین فاصله می‌گیرند، ‌چیست؟

پاسخ: همه افرادی که بعد از دستیابی به معنویات، دوباره دچار غفلت می‌شوند و مرتکب گناه می‌گردند، اگر به دقت رفتار آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهیم، معلوم می‌شود که علت غفلت و سبب توفیق آنان، یکی از این عوامل است: وسوسه شیطان، قابلیت نداشتن، تعلقات دنیایی، عبادت تجارتی، و ضعف اراده.



پیمودن راه کمال و نیل به مقامات معنوی، ‌کار سهل و ساده‌ای نیست. برخی افراد از همان اول توفیق پیدا نمی‌کنند و برخی دیگر در ادامه راه و بعد از آن‌که به مراتبی از معنویت دست یافتند، با مانع روبه‌رو می‌شوند.
علت این‌که افراد دوباره به غفلت دچار می‌شوند، چند چیز است:

۱.۱ - وسوسه شیطان

شیطان، دشمن دیرینه انسان است و همیشه تلاش می‌کند انسان‌های مؤمن را بفریبد. خداوند در قرآن بارها این موضوع را گوشزد کرده و فرموده است:

«بَني‌آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ» ‌«ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، هم‌چنان که پدر و مادر ما یعنی آدم و حوا را از بهشت بیرون کرد».
در روایات آمده است که وقتی فردی کار نیکی انجام می‌دهد، شیطان به‌شدت ناراحت می‌شود؛ لذا با تمام وجود سعی می‌کند هر طور شده او را بفریبد. در برخی موارد وسوسه شیطان حتی افرادی را که سال‌ها خدا را عبادت کرده‌اند، از راه راست منحرف می‌کند.

۱.۲ - حدیثی از امام علی

علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «احذروا عدوّاً نفذ فی الصدر خفیّاً، ونفث فی الآذان نجیّاً»؛ بپرهیزید از آن دشمنی که پنهانی در سینه‌ها نفوذ می‌کند و آهسته در گوش‌ها افسون می‌دمد.

۱.۳ - قابلیت نداشتن

بزرگ‌ترین مانع سیروسلوک الی‌الله و نیل به مقامات معنوی، عدم قابلیت فرد است. قابلیت‌های افراد، مختلف است. برخی فقط قابلیت دارند که مراتب اولیه کمالات معنوی را طی کنند؛ اما قابلیت مراتب بالاتر را ندارند. عوامل سلب قابلیت افراد تا حدودی مربوط به پدر و مادر، عوامل ژنتیکی و محیطی است؛ اما بیشتر آن برخاسته از رفتارها و اعمال خود فرد (اختیار فردی) می‌باشد. برخی افراد با ارتکاب گناه این قابلیت را از خود سلب می‌کنند؛ برای مثال، ممکن است فردی در دوران جوانی خود اهل گناه و معصیت باشد؛ اما بعد از آن در اثر شرایط خاصی به مذهب و معنویت روی آورد و ظواهر اسلامی را رعایت کند؛ این‌گونه افراد اگر توبه نکنند، گناهان قبلی آن‌ها باعث سلب قابلیت از آن‌ها می‌شود و نمی‌توانند به مراتب بالاتر معنویت و خودسازی دست یابند.

۱.۴ - تعلقات دنیایی

یکی از عوامل غفلت و موانع بزرگ سیروسلوک معنوی، تعلقات مادی است؛ مانند علاقه افراد به مال و ثروت، همسر و فرزند، علاقه به خانه و اسباب زندگی، مقام و ریاست و ... این قبیل تعلقات، انسان را از ادامه راه باز می‌دارند.
افراد بسیاری را سراغ داریم تا وقتی مجرد بوده‌اند، یا به مقام و ریاستی نرسیده بودند، اهل دعا و نماز شب بوده‌اند؛ اما بعد از ازدواج یا وقتی که به مقام و موقعیتی رسیده‌اند، کم‌کم به گناه آلوده شده‌اند. یکی از علت‌های عمده این‌گونه انحرافات، دل‌بستگی به زن و فرزند، و مقام و ریاست و فراموشی خداست.

۱.۴.۱ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «حبّ الدنیا راس کلّ خطیئة؛ محبت دنیا ریشه هر گناهی است».

۱.۴.۲ - حدیثی از رسول خدا

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز فرمود: «اولین چیزی که به وسیله آن معصیت خدا انجام گرفت، شش صفت بود: ۱. علاقه به دنیا؛ ۲. علاقه به ریاست؛ ۳. علاقه به زن و همسر؛ ۴. علاقه به خوارک؛ ۵. علاقه به خواب؛ ۶. علاقه به راحتی».

۱.۴.۳ - حدیثی از حضرت علی

علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «حبّ الدنیا یْفسد العقل و یْضّم القلب عن سماع الحکمة ویوجب الیم العقاب؛ دنیادوستی خرد را تباه می‌کند و دل را از شنیدن حکمت، ناشنوا می‌سازد و موجب عذاب دردناک می‌گردد.

۱.۵ - عبادت تجارتی

برخی، عبادت‌هایشان جنبه تجارت دارد؛ یعنی منتظرند پس از مدتی مراعات آداب شرعی و عبادت، به کمالات و درجات عرفانی و کراماتی دست یابند. در واقع این افراد برای خداوند تعیین تکلیف می‌کنند که چگونه مزد بگیرند. این افراد پس از مدتی خسته می‌شوند، گاهی درجا می‌زنند یا حتی عقب‌گرد می‌روند.

۱.۶ - ضعف اراده

یکی از عوامل غفلت که شاید مهم‌ترین آن‌ها نیز باشد، ضعف اراده است. ضعف اراده، انسان را از ادامه عمل باز می‌دارد و سبب می‌شود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان را در نفس فراهم کند. وقتی اراده فرد ضعیف بود، شیطان سعی می‌کند او را از ادامه کار‌های نیک و عبادت خدا باز دارد. روش غلبه و تسلط شیطان این است که نخست کارهای نیک و عبادت را کوچک جلوه می‌دهد. تلاش می‌کند انسان را به انجام کارهای صوری، بدون توجه و حضور قلب قانع سازد. می‌گوید: «تو وظیفه‌ای جز انجام واجبات را نداری، چه کار داری به انجام اعمال مستحبی؟ و اگر احیاناً به فکر افتاد که اعمال مستحبی انجام دهد، با صدها حیله و نیرنگ او را از اراده باز می‌دارد و گاهی موضوع را آن‌قدر برای فرد دشوار جلوه می‌دهد که مأیوس و ناامید گردد.


یکی از عوامل عمده تزلزل در امور معنوی، نداشتن عقاید و باورهای محکم است؛ به عبارت دیگر، آن‌ها اصول اعتقادات خود را با دلیل عقل و قلب نگرفته‌اند. کسی که برای سؤال‌های بنیادین خود (از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود؟ و...) دلیل قانع‌کننده‌ای نیابد، در فروع دین و عبادات خود استوار نخواهد بود، با از دست دادن یکی از نزدیکان، شکست در تجارتی و ... سریع برمی‌گردد؛ به همین دلیل است در توضیح المسائل اغلب مراجع آمده است که اصول دین تقلیدی نیست؛ اما در احکام و فروع دین انسان می‌تواند تقلید کند.


همه افرادی که بعد از دستیابی به معنویات، دوباره دچار غفلت می‌شوند و مرتکب گناه می‌گردند، اگر به دقت رفتار آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهیم، معلوم می‌شود که علت غفلت و سبب توفیق آنان یکی از عوامل یادشده بوده است.


۱. جوانان و پرسش‌های اخلاقی، مصطفی خلیلی، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
۲. روش‌های آسیب‌زا در تربیت دینی، محمدرضا قائمی‌مقدم، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۷.    
۲. محمدی ری‌شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، ‌ص۲۹۴، ‌حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث.    
۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۳، ص۹۰، بیروت.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۳، ص۹۴، بیروت.    
۵. محمدی ری‌شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، ‌ص۲۰۲، ‌حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «غفلت پس از معنویت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۲۶.    







جعبه ابزار