• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عوامل انحراف جامعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام حسین ـ علیه‌السلام، انحراف جامعه، معاویه، تحریفات دینی، عصر ظهور.
پرسش: عوامل و زمینه‌های ا نحراف جامعه در زمان امام حسین ـ علیه‌السلام ـ چه بوده و در زمان ظهور چه می‌تواند باشد؟
پاسخ: هر انسان جست‌وجوگری وقتی تاریخِ واقعه جانگداز کربلا را می‌خواند یا می‌شنود، ناخودآگاه این سؤال در ذهن او نقش می‌بندد که چه عاملی سبب شد تنها نیم قرن پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، پیروان آن حضرت نواده او را با آن وضع رقت‌بار کشتند و اهل‌بیت او که درحقیقت اهل‌بیتِ پیامبر خودشان بود را به اسارت بردند؟



به نظر می‌رسد علت اصلی زمینه‌ساز واقعه کربلا را باید در انحراف مسلمانان از سیره پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در تعیین خلیفه جست‌وجو کرد؛ آری مسلمانانی که ۵۰ سال پیش از واقعه عاشورا در سال ۱۱ هجری در سقیفه بنی‌ساعده جمع شدند، ناخواسته سند شهادت علی و حسن و حسین ـ علیهم‌السلام ـ را امضا کردند.
اگر جامعه اسلامی بعد از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ غدیر خم را به فراموشی نمی‌سپرد و فریب کودتاگران را نمی‌خورد، هرگز در انتخاب رهبر در جامعه اسلامی انحرافی به‌وجود نمی‌آمد و پس از گذشت ۳۰ سال از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، فرزند اصلی‌ترین دشمن او یعنی معاویة بن ابوسفیان به مقام خلافت و جانشینی پیامبر نمی‌رسید تا در ادامه کار انحراف به آنجا برسد که همین فرد که لااقل ظواهر امر را رعایت می‌کرد، فرزند لاابالی و عیاش خود را به‌عنوان جانشین پیامبر و امیرمؤمنان به مسلمانان تحمیل کند.


معاویه به‌تدریج در طول سال‌های حکومت خود از طریق اعمال سیاست‌های زیر توانست ضمن تحکیم پایه‌های حکومت خود، زمینه‌ساز واقعه کربلا شود؛

۲.۱ - ۱. احیای ارزش‌های جاهلی:

در دوره معاویه تبعیض نژادی و نظام طبقاتی عصر جاهلیت دوباره بیدار گشت؛ تعصب‌های قبیله‌ای نه‌تنها زنده شد، بلکه این‌بار وجهه دینی به خود گرفت و رفتارهای جاهلی همانند شرب خمر و لهو و لعب در جامعه شیوع پیدا کرد.

۲.۲ - ۲. انتصاب افراد بی‌تقوا به حکومت شهرها:

معاویه با به کارگیری افرادی چون عمروعاص، مغیره بن شعبه، مروان بن حکم، زیاد بن ابیه (پدر عبیدالله بن زیاد) و... سعی کرد توسط آنان ارزش‌های الهی حاکم بر جامعه اسلامی را کاملاً از بین ببرد و ارزش‌های جاهلی را مسلط کرد.

۲.۳ - ۳. تحریف باورهای دینی:

امویان با تکیه بر قدرت و ثروت حکومتی و با همکاری علمای درباری با جعل حدیث به تعریف مفاهیم دینی دست زدند تا در سایه آن، اعمال غیردینی خلفای بنی‌امیه را دینی جلوه دهند و مخالفان ارزشی آنها را ضد ارزش معرفی کنند.
سیاست اموی توانسته بود چنان انحرافی در باورهای دینی ایجاد نماید که مسلمانان گمان کنند، امام حسین ـ علیه‌السلام ـ به عمل غیر دینی اقدام و بر امام خود، یعنی خلیفه اموی شورش کرده و اتحاد مسلمانان را به خطر انداخته است. امام باقر ـ علیه‌السلام ـ در این زمینه کلام گویایی دارد: «سی هزار نفر جمع شده بودند که جد ما امام حسین ـ علیه‌السلام ـ را بکشند و هریک می خواستند با ریختن خون او به خدا نزدیک تر شوند. چون می گفتند یزید خلیفه پیامبر است و حسین بن علی بر او خروج کرده و باید با او جنگید.»

۲.۳.۱ - نمونه‌هایی از تحریفات دینی

از عمده این تحریفات دینی می‌توان به: «لزوم حفظ جماعت»، «حرمت نقض بیعت»، «وجوب اطاعت از خلیفه» و «جبرگرایی» اشاره کرد.
[۲] جعفریان، رسول، تأملی در نهضت عاشورا، قم، انتشارات انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص ۲۰۴.



بازتاب این سیاست‌ها را به‌خوبی می‌توان در افراد سپاه ابن زیاد مشاهده کرد: «عمرو بن حجاج» یکی از فرماندهان سپاه ابن زیاد، با افتخار می‌گفت: «ما اطاعت از امام (یزید) را کنار نگذاشته و از جماعت کناره‌گیری نکردیم» و در ادامه به افراد سپاه توصیه کرد: «اطاعت و جماعت را حفظ کرده و در کشتن کسی که از دین خارج گشته (حسین بن علی علیه‌السلام) و مخالفت با امام (یزید) ورزیده، تردید نکنند».
ابن زیاد هم پس از دستگیری مسلم بن عقیل به او گفت: «ای عصیانگر! بر امام خود خروج کرده و اتحاد مسلمین را از بین بردی».
[۴] . کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیة، بی‌تا، ج ۵، ص ۹۸.

از اینها گذشته، از لابه‌لای سخنان امام حسین ـ علیه‌السلام ـ هم می‌توانیم به چگونگی اوضاع آن زمانه پی ببریم:


۱. «فان السنة قد أمیتت و ان البدعة قد أحییت»به‌راستی که سنت پیامبر ـ صلی‌الله‌عليه‌و‌آله ـ مرده و بدعت زنده شده است.
۲. «ألا ترون ان الحق لایعمل و ان الباطل لایتنهی عنه»آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل نیز نهی نمی‌شود.
۳. امام حسین بنی‌امیه را کسانی می‌دانست که: «طاعت شیطان را پذیرفته، طاعت خداوند را ترک گفته، فساد را ظاهر ساخته، حدود الهی را تعطیل و به بیت‌المال تجاوز کرده‌اند»: «ان هولا قد لزموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرحمان و اظهرو الفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالغئ»
[۷] الفتوح، ج ۵، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۵.

۴. «قد انخَزلت عطیانکم من الحرام و ملئت بطونکم من الحرام»
[۸] نجمی، محمد‌صادق، سخنان امام حسین از مدینه تا شهادت، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بی‌تا، ص ۲۴۵.
هدايای حرام به دست شما رسيده و شکم‌های شما نيز از حرام پر شده است که می‌تواند اشاره به تطمیع مالی مردم از طرف بنی‌اميه باشد.


در مورد قسمت دوم سؤال (زمينه‌های انحراف جامعه در زمان ظهور) دقيقاً می‌توان از سخنان امام حسين ـ علیه‌السلام ـ چنين برداشت کرد که: هرگاه در جامعه‌ای سنت پيامبر ـ صلی‌الله‌عليه‌و‌آله ـ به فراموشی سپرده شود و بدعت‌ها به‌وجود آيند، به حق عمل نشود و از باطل نهی نشود (امر به معروف و نهی از منکر صورت نگيرد)، مردم يا حاکمان اطاعت شيطان را بپذيرند و فساد ظاهر شود (مظاهر فساد مانند تهاجم فرهنگی در جامعه علناً آشکار شود)، به حدود و احکام قضایی الهی عمل نشود و بيت‌المال غارت شود (فساد مالی دولت‌مردان)، آنگاه چنين جامعه‌ای دچار انحراف قطعی شده است و می‌توان حدس زد «سکوت خواص» که «جهالت و انحراف عوام» را در پی خواهد داشت. و برای زنده کردن سنت پيامبر ـ صلی‌الله‌عليه‌و‌آله ـ و ارزش‌های دينی و اصلاح جامعه قيام لازم است و احياگری و اصلاح‌طلبی در جامعه يک ضرورت است (اصلاح‌طلبی که بر معیار سنت پيامبر باشد). البته بی‌گمان با هدايت‌ها و ارشادات امام مهدی ـ عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف ـ و نظارت‌های آن امام مهربان از يک‌سو و قاطعيت دستگاه قضایی حکومت حضرت مهدی ـ عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف ـ از سوی ديگر لغزش‌ها و انحرافات به کم‌ترين حد ممکن خواهد رسيد.


از بررسی اوضاع سياسی، اجتماعی دوران ۵۰ ساله پس از پيامبر ـ صلی‌الله‌عليه‌و‌آله ـ و همچنين سخنان امام حسين ـ علیه‌السلام ـ می‌توانيم زمينه اصلی انحراف جامعه که سبب رخ دادن واقعه کربلا شد را چنين ترسيم کنيم: انحراف اساسی مسلمانان در تعيين افراد فاسدی چون معاويه و یزید به مقام خلافت و تلاش ۲۰ ساله بنی‌اميه که با عناوينی چون واجب بودن اطاعت هميشگی از خليفه سبب شد، اکثريت عوام مردم به اين نتيجه برسند که قیام حسین يک شورش عليه خليفه مسلمانان است و با اضافه شدن دو عامل تطميع سران قبایل و همچنين تهديدات شديد حاکمِ ظالمی چون عبيدالله بن زياد، واقعه هولناک کربلا با توجيه شرعی رقم بخورد. در سخنان امام حسين ـ علیه‌السلام ـ هم اشاره به انحرافاتی چون از بين رفتن سنت‌ها و به‌وجود آمدن بدعت و... شده است. اين محورها می‌تواند زمينه و عامل انحرافی جامعه در اين زمان هم باشد.


۱. مطهری، مرتضی، حق و باطل، تهران، انتشارات صدرا، بی‌تا، ص ۵۳.    
۲. جعفریان، رسول، تأملی در نهضت عاشورا، قم، انتشارات انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص ۲۰۴.
۳. طبری، محمد بن جریره، تاریخ الطبری، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۹۸۳ م، ج ۴، ص ۲۷۵ ۳۳۱.    
۴. . کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیة، بی‌تا، ج ۵، ص ۹۸.
۵. طبری، محمد بن جریره، تاریخ الطبری، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۹۸۳ م، ج ۴، ص ۲۶۶.    
۶. طبری، محمد بن جریره، تاریخ الطبری، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۹۸۳ م، ج ۴، ص ۳۰۵.    
۷. الفتوح، ج ۵، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۵.
۸. نجمی، محمد‌صادق، سخنان امام حسین از مدینه تا شهادت، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بی‌تا، ص ۲۴۵.



سایت اندیشه قم    






جعبه ابزار