• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ظالمان در زیارت عاشورا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ظلم، ظالم، لعن، ملعون، زیارت عاشورا.

پرسش: در زیارت عاشورا اولین، دومین، و چهارمین ظالم در حق محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) که مورد لعن قرار گرفته‌اند؛ چه کسانی هستند؟

پاسخ: براساس آیات «اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ؛ لعنت خدا بر ظالمان باد»! و «اِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ؛ آن‌ها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آن‌ها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته است»، هم ظالمین مورد لعن خداوند هستند و هم کسی که خدا و رسول خدا را اذیت کند، مورد لعن خداوند است.
چهار تن از لعن‌شدگان در زیارت عاشورا با توجه به آیات قرآن، عبارت‌اند از: ابوبکر، عمر، عثمان و معاویة بن ابی‌سفیان.



تولی و تبری از فروعات دینی ما هستند که جزء واجبات دینی به شمار می‌روند. تولی یعنی دوست داشتن دوستان خدا و تبری یعنی بیزاری جستن از دشمنان خدا. اگر به دقت بنگریم تبری بر تولی مقدم است. خداوند در قرآن طبق آیه: «قُلْ لا اَسْاَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرًا اِلا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛ من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست نمی‌کنم، جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم)، مزد رسالت را حب اهل بیت پیغمبر قرار داده است».
در زیارت عاشورا دو تعبیر به چشم می‌خورد که با بررسی آن‌ها و پیدایش مصداق آن پاسخ پرسش، آسان‌تر خواهد شد:


کلمه «ظالم» که از ریشه ظلم است که در لغت به معنای ستم کردن، ستمگری
[۴] عمیدی، حسن، فرهنگ عمید، ص۹۰۰، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹.
است و ظالم نیز به معنای ستمگر، ظلم‌کننده و مردم‌آزار است.
[۵] عمیدی، حسن، فرهنگ عمید، ص۸۸۹، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹.



کلمه «لعن» در لغت به معنای نفرین کردن، راندن
[۶] عمیدی، حسن، فرهنگ عمید، ص۱۰۵۹، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹.
(دور باش از رحمت خدا) است.


طبق بیان قرآن کریم ظلم شامل چند چیز است و کسی که مرتکب آن شود، به او ظالم گفته می‌شود:

۴.۱ - برای خدا شریک قرار دادن

مانند: «اِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛ شرک ظلم بزرگی است».

۴.۲ - مردم را از راه حق بازداشتن

مانند: «الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ؛ همان‌ها که (مردم را) از راه حق باز می‌دارند».

۴.۳ - کج نشان دادن راه حق

«وَ یَبْغُونَهَا عِوَجًا؛ و راه حق را کج و معوج نشان می‌دهند».

۴.۴ - به خداوند افترا بستن

«وَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کَذِبًا؛ چه کسی ستم‌کارتر از کسانی که بر خدا افترا می‌بندد»؟


ملعون نیز در زبان قرآن مصادیقی گوناگون دارد؛ از جمله:

۵.۱ - افترا بستن به خدا

کسی که به خداوند افترا می‌بندد: «وَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کَذِبًا؛ چه کسی ستم‌کارتر از کسانی که بر خدا افترا می‌بندد»؟

۵.۲ - آزار خدا و رسولش

کسی که خدا و رسول خدا را اذیت می‌کند: «اِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ؛ آن‌ها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آن‌ها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته است».

۵.۳ - لبیک گفتن به گمراهان

کسی که به ندای کسانی که دعوت به گمراهی می‌کنند، لبّیک گوید: «وَاَتْبَعْنَاهُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً؛ در این دنیا نیز لعنتی به دنبال آن قرار دادیم».

با توجه به مطالب فوق به این نتیجه می‌رسیم که طبق آیات «اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ؛ لعنت خدا بر ظالمان باد»! و «اِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ؛ آن‌ها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آن‌ها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته است»، هم ظالمین مورد لعن خداوند هستند و هم کسی که خدا و رسول خدا را اذیت کند، مورد لعن خداوند است.
حال با گذری بر تاریخ، مصادیق ظالمان معین و مشخص می‌شود.


در تاریخ دو حادثه مهم در کنار حوادث دیگر به چشم می‌خورند که در جهت نشان دادن راه راست و انحراف نقشی بسیار مهم داشتند:

۶.۱ - تعیین جانشین در غدیر خم

تعیین جانشین به دستور خداوند توسط رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز ۱۸ ذیحجه سال دهم هجرت، که طبق آن، حضرت علی (علیه‌السلام) به امامت منصوب، و آن حضرت عهده‌دار ادامه خط مشی رسالت، بعد از پیامبر خدا شد.

این مطلب از نظر تاریخی مورد قبول شیعه و سنی می‌باشد و به حد تواتر رسیده است و به بیان قرآن کریم از با عنوان به کمال رسیدن دین و اتمام نعمت تعبیر شده است.

۶.۲ - تعیین جانشین در بنی‌ساعده

تعیین جانشین پیامبر که توسط شورا در مکانی به نام سقیفه بنی‌ساعده در ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری یعنی در روز وفات پیامبر خدا که در حالی که هنوز پیکر پاک آن حضرت به خاک سپرده نشده بود، به وقوع پیوست. در صورتی که نصب امامت از طرف خداوند است، نه از ناحیه مردم.


حال با توجه به مطالب فوق، به تطبیق مصداق چهار تن از مورد لعن قرار گرفتگان زیارت عاشورا از روی آیات قرآن می‌پردازیم:

۷.۱ - ابوبکر

۱. همان‌طور که ذکر شد، ظلم به معنی چیزی را در غیر جای خود قرار دادن است، حال می‌بینیم خلیفه اول بر جایی تکیه زده است که حق او نبود و اولین کسی بود که در این جایگاه نشست و آن را غصب نمود و به آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ظلم روا داشت، ‌پس اولین ظالم است و خداوند فرمود: «لعنة الله علی الظالمین».
نشستن او بر این مسند چند فاجعه دیگر را نیز در پی داشت:

۷.۱.۱ - منع مردم از رسیدن به حقیقت

مردم را از رسیدن به حقیقت واقعی منع کرد: «الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ».

۷.۱.۲ - کج نشان دادن راه حق

راه حق و حقیقت را کج و معوج نشان داد: «وَ یَبْغُونَهَا عِوَجًا»..

۷.۱.۳ - منع نقل حدیث

نقل حدیث را منع نمود.
[۲۱] عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیای دین، ج۱، ص۱۴۸، مجمع علمی اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴.


۷.۱.۴ - آزار حضرت فاطمه

از همه مهم‌تر فرزند رسول خدا را که پاره تن او بود، مورد اذیت و آزار قرار داد که آخر الامر به شهادت رسید؛ در حالی که پیامبر خدا فرمود: «فاطمةُ بضعةٌ منّی مَنْ آذاها فقدْ آذانی و مَنْ آذانی فقدْ آذا الله»؛ هر کس فاطمه را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند خدا را اذیت نمود.

۷.۲ - عمر

بعد از خلیفه اول، خلیفه دوم به صورت انتصابی بر سر کار آمد و به این ظلم ادامه داد و حق علی (علیه‌السلام) را نادیده گرفت و بر جایی نشست که جای او نبود و او نیز دومین ظالم است.

۷.۳ - عثمان

بعد از خلیفه دوم، خلیفه سوم بر مسند خلافت نشست که نه‌تنها با ظلم به جایگاه خلافت تکیه داد، بلکه ظلم را به حدی آشکار کرد که با اعتراض مسلمانان روبه‌رو شد و این منجر به قتل او توسط مسلمانان گردید.

۷.۴ - معاویه بن ابی‌سفیان

و بعد از خلیفه سوم (عثمان)، شخصی که راه ایشان را ادامه داد، معاویة بن ابی‌سفیان بود که در مقابل حجت خدا و جانشین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یعنی علی (علیه‌السلام) ایستاد و سه جنگ ناخواسته را بر آن حضرت تحمیل کرد.


۱. نقش ائمه در احیای دین، سید مرتضی عسکری، ج۱، ص۱۴۸.
۲. ارشاد مفید، ج۱، ص۱۷۴.


۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۸.    
۳. شوری/سوره۴۲، آیه۲۴.    
۴. عمیدی، حسن، فرهنگ عمید، ص۹۰۰، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹.
۵. عمیدی، حسن، فرهنگ عمید، ص۸۸۹، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹.
۶. عمیدی، حسن، فرهنگ عمید، ص۱۰۵۹، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹.
۷. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۴.    
۸. هود/سوره۱۱، آیه۲۰.    
۹. هود/سوره۱۱، آیه۲۰.    
۱۰. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۱۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۱۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۸.    
۱۳. قصص/سوره۲۸، آیه۴۳.    
۱۴. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۱۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۸.    
۱۶. مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۱، ص۱۷۴۱۷۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۱۷. مائده/سوره۵، آیه۴.    
۱۸. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۱۹. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۲۰. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۲۱. عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیای دین، ج۱، ص۱۴۸، مجمع علمی اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴.
۲۲. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۲۵، ح۵۲۵۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۹۰ق.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ظالمان در زیارت عاشورا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۰۵.    



جعبه ابزار