• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روش حکومت حضرت مهدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حکومت امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، کارگزاران، دادرسی، حساب‌رسی، اصحاب.

پرسش: روش حکومت حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) چگونه خواهد بود؟

پاسخ: براساس روایات، روش حکومت امام زمان همان روش پیامبر اسلام است و ایشان برای پیاده کردن دستورات اسلام، قرآن را که قانون اساسی حکومتش است، محور قرار داده و می‌خواهد آرمانی‌ترین نظام عادلانه را در جهان ایجاد کند. نظامی که قانون آن قرآن و مجریان آن ۳۱۳ نفر به تعداد مجاهدین جنگ بدر و بودجه آن همان ثروت‌ها و برکاتی است که از آسمان به موقع می‌بارد و زمین، خزائن خود را بیرون می‌دهد.
حضرت با گماردن عمّالی توانمند و لایق، کارهایش را به پیش می‌برد. کارگزاران و مهره‌های لایق را جذب می‌کند و آن‌ها را به شهرها می‌فرستد و به آن‌ها دستور می‌دهد که به عدل و احسان عمل کرده و شهرها را آباد کنند. با چنین یارانی، دستگاه قضایی بیدار و آگاهی را به وجود می‌آورد که نسبت به مجرمان مراقبت شدید و دقیق دارند و مجرمان نمی‌توانند از چنگشان فرار کنند و از عدالت سر باز زنند.
بنابراین حضرت برای تحقق بخشیدن به اهداف انبیا و اجرای عدالت جهانی، هم از توانمندترین نیروها استفاده می‌کند و هم خود حضرت بر عمّال و کارگزاران خویش مراقبت و حساب‌رسی شدید دارد. هم‌چنین مستکبران و کافران لجوج را که قابل هدایت نیستند، نابود می‌کند.




از مجموع آن‌چه در متون دینی در باب دولت و حکومت آمده است، چنین برمی‌آید که اسلام بر شکل خاصی از ساختار نظام سیاسی با جزئیات مشخص اصرار ندارد؛ بلکه اسلام فراتر از معرفی شکل خاصی از حکومت و مناسب با احکام ثابت و تغییرناپذیر خود، چهارچوب کلی را معرفی نموده که آن چهارچوب در درون خود تغییرات و اشکال متعدد و متنوع را پذیرا می‌شود؛ البته اشکال حکومت نباید از چهارچوب فراتر برود.
اسلام نه به طور کلی مردم را به حال خود رها کرده که هر چه خواستند انجام دهند و نه شکل و فرم محدودی را برای حکومت معرفی می‌کند که فقط در شرایط زمانی و مکانی خاصی قابل اجرا باشد. از چهارچوب کلی به «حکومت و نظام اسلامی» تعبیر می‌شود. این چهارچوب کلی در زمانی با شکلی و در زمان دیگر با ساختار و شکل دیگر ظهور می‌کند و در‌عین‌حال هیچ‌یک از آن اشکال با ماهیت اسلامی بودن حکومت تضاد ندارد. این امر نتیجه این مطلب دقیق علمی و عقلایی است که اسلام احکام ثابتی دارد که برای همه جوامع تا روز قیامت وضع شده و در مقابل آن‌ها احکام جزئی و متغیر با شرایط خاص زمانی و مکانی وضع می‌شود که آن نیز لازم‌الاتباع است.

۱.۱ - اصول حاکم بر ساختار نظام سیاسی

اصول حاکم بر ساختار نظام سیاسی و چهارچوب کلی که بدان اشاره شد، عبارت‌اند از:
۱ـ ضرورت الهی بودن حکومت.
۲ـ اسلامی بودن قوانین.
۳ـ ضرورت مشروعیت الهی مجریان یعنی مجریان قانون باید افراد صالح و لایق باشند.
۴ـ توجه به جایگاه مهم مردم به عنوان مبدأ شکل‌گیری و کارآمدی همه نهادهای حکومتی.
۵ـ نظارت دقیق بر عمال حکومت به خاطر خطاپذیری آنان.


تشکیل حکومت در هر جامعه عقلاً مستلزم وجود ساختارها و نهادهایی جهت اداره هر چه کارآمدتر است. منتهی ساختارها به مقتضای گستردگی و عدم گستردگی جامعه و نیز مقتضیات زمان و مکان فرق می‌کند.
[۱] دیلمی، احمد، مقدمه بر مبانی حقوقی کلامی نظام سیاسی در اسلام، ص۱۴۹، معارف، ۱۳۸۱.
[۲] علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، فرازهایی از اسلام، ص۹۹، جمع‌آوری و تنظیم از سیدمهدی آیت‌اللهی، جهان‌آرا، بی‌تا.


۲.۱ - سیره پیامبر در ایجاد حکومت اسلامی

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به مقتضای شرایط زمان و مکان اقداماتی را برای حاکمیت اسلامی به عمل آوردند که عبارت‌اند از:

۲.۱.۱ - تشکیل شورای اداری مدینه

تشکیل کادر سیاسی و شورای اداری مدینه که این کار بعد از پایان پیمان دوم صورت گرفت و حضرت یک گروه دوازده نفری از نمایندگان خود را در رأس قبایل به عنوان نقباء انتخاب کرد و هر یک را برای اداره امور قبیله خود قرار داد و هر یک از این نمایندگان سه نائب رئیس داشت و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) برای اداره کل نمایندگان رئیسی تعیین نمودند. بدین ترتیب مجموعه شورای سیاسی مدینه از ۴۹ نفر تشکیل می‌یافت که به امور اقتصادی، اجتماعی و ... رسیدگی می‌کردند و شخص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در رأس قدرت قرار داشت و تمام مسائل در نهایت با تصمیم‌گیری شخص ایشان حل می‌شد.
[۳] ابن‌هشام، عبدالملک، سیرة النبویة، ج۲، ص۸۶، مطبعة المصطفی، الحلبی، قاهره، ۱۹۶۰م.


۲.۱.۲ - مشورت کردن

سیاست پیامبر در اداره امور جامعه براساس مشورت می‌چرخید و خدا او را مأمور به مشورت کرده بود.

۲.۱.۳ - تنظیم ساختار قضایی

تنظیم ساختار قضایی و تعیین قضات و اعزام آن‌ها به شهرهای مختلف، از دیگر سیاست‌های ایشان بود.

۲.۱.۴ - نصب فرمانداران

دیگر سیاست پیامبر، نصب فرمانداران و صدور و ابلاغ بخش‌نامه‌های حکومتی بود.

۲.۱.۵ - تنظیم و اجرای عهدنامه‌ها

سیاست دیگر ایشان، تنظیم و اجرای عهدنامه‌ها و معاهدات بین گروه‌های مختلف در مدینه و برقراری مؤاخات بین مسلمانان بود.

۲.۱.۶ - اعلان برائت از مشرکان

براندازی قدرت جمعی مشرکان و اعلان برائت از آنان، دیگر سیاست پیامبر در اداره حکومت بود.

این‌ها نمونه‌ای از سیره پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) راجع به برقراری حکومت اسلامی است.


از روایات
[۶] علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۹۱ به بعد، بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، چ۲، ۱۴۰۳ق.
بسیاری استفاده می‌شود که روش حکومت امام زمان همان روش پیامبر اسلام است و ایشان برای پیاده کردن دستورات اسلام، قرآن را که قانون اساسی حکومتش است، محور قرار داده و می‌خواهد آرمانی‌ترین نظام عادلانه را در جهان ایجاد کند. نظامی که قانون آن قرآن و مجریان آن ۳۱۳ نفر به تعداد مجاهدین جنگ بدر و بودجه آن همان ثروت‌ها و برکاتی است که از آسمان به موقع می‌بارد و زمین، خزائن خود را بیرون می‌دهد.

۳.۱ - اصحاب خاص حضرت مهدی

همان‌گونه که ذکر شد، اصحاب خاص حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) ۳۱۳ نفرند؛ لکن درعین‌حال که همه آن‌ها از اولیاء‌الله هستند، دارای یک مقام نیستند؛ بلکه یک نفر از آن‌ها (حضرت مسیح روح‌الله) سِمَت وزیری حضرت را دارد و ۱۲ نفر دیگر که به آن‌ها نقباء گفته می‌شود، در مرکز حکومت خدمت حضرت هستند و طبیعی است که براساس دستور قرآن خیلی از امور را حضرت با مشورت انجام می‌دهد که در این‌جا نمونه‌ای از مشورت حضرت را با یارانش می‌آوریم:
یکی از یاران حضرت، سفیانی را دستگیر می‌کند و هنگام نماز عشا او را به نزد حضرت صاحب‌الامر می‌آورد. امام (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) با اصحاب خاص خود مشورت می‌کند و آنان به قتل او رأی می‌دهند و او را می‌کشند و از اینجا معلوم می‌شود که در حکومت حضرت به مسئله مشورت اهمیت داده می‌شود.

۳.۲ - اصحاب نظارت‌کننده بر اعمال

دسته دیگری از اصحاب به «گواهان و ناظران اعمال» خوانده می‌شوند و مأموریت آن‌ها نظارت بر عملکرد عمّال حکومت امام زمان و دیگر انسان‌هاست و بدین وسیله و نیز با استفاده از وسایل و ابزار پیشرفته زندگی در عصر حکومت امام زمان، به گونه‌ای که عالم مانند کف دست دیده می‌شود، از تجاوز و انحرافات جلوگیری می‌شود و این ابزار پیشرفته در خدمت انسان، تقویت ایمان و تربیت بشریت قرار می‌گیرد.

۳.۳ - اصحاب دیگر

دسته دیگر از اصحاب امام زمان (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) سمت فرماندهی ارتش، قضاوت، امامت و حکومت بر شهرها را بر عهده دارند.
[۸] شیخ‌الرئیس کرمانی، شیخ عباس، موعود امم، ص۱۶۵، قم، عصر ظهور، چ۲، ۱۳۸۴ش.
[۹] علامه مجلسی، محمدباقر، مهدی موعود، ص۹۸۳.


۳.۴ - گماردن کارگزاران توانمند

ما اعتقاد نداریم که حضرت همه کارهای حکومت خویش را با معجزه انجام دهد؛ بلکه با گماردن عمّالی توانمند، مهذب و لایق، کارهایش را به پیش می‌برد. عمالی که امام صادق (علیه‌السلام) در توصیف آنان می‌فرماید: «نشان سجده بر پیشانی آن‌ها نقش بسته است.آن‌ها شیران روز و زاهدان شب‌اند ...».
چنین کارگزاران و مهره‌های لایق را جذب می‌کند و آن‌ها را به شهرها می‌فرستد و به آن‌ها دستور می‌دهد که به عدل و احسان عمل کرده و شهرها را آباد کنند.
با چنین یارانی، دستگاه قضایی بیدار و آگاهی را به وجود می‌آورد که نسبت به مجرمان مراقبت شدید و دقیق دارند و مجرمان نمی‌توانند از چنگشان فرار کنند و از عدالت سر باز زنند.

۳.۵ - دادرسی ظاهری و باطنی

در چنین عصری برخی
[۱۱] علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۹۱، بیروت، لبنان، مؤسسة‌الوفاء، چ۲، ۱۴۰۳ق.
روایات راجع به خود حضرت می‌گوید: ایشان هم طبق قانون دادرسی محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) داوری می‌کند؛ یعنی هم به موازین ظاهری دادرسی می‌شود که آن‌ها عبارت‌اند از اقرار، گواهی گواهان و امثال آن و هم از طرق روانی و علمی برای کشف مجرمان و جنایت‌کاران استفاده می‌کند. همان امری که از روایات در مورد داوود (علیه‌السلام) نقل شده است، که ایشان برحسب باطن، قضاوت می‌کرده است و شاهد و گواه نمی‌خواسته است.
بنابراین حضرت برای تحقق بخشیدن به اهداف انبیا و اجرای عدالت جهانی، هم از توانمندترین نیروها استفاده می‌کند و هم خود حضرت بر عمّال و کارگزاران خویش مراقبت شدید دارد.

۳.۶ - دقت حساب‌رسی نسبت به کارگزاران

آری مطابق برخی روایات، یکی از علامات و روش‌های حضرت، دقت حساب‌رسی نسبت به کارگزاران حکومتش است.
[۱۳] علامه مجلسی، محمدباقر، مهدی موعود.



روش حضرت نسبت به مستکبران و کافران لجوج که قابل هدایت نیستند کشتن و نابود کردن است؛ زیرا بعد از آمدن و رفتن ۱۲۴هزار پیامبر و اوصیای هر یک، دیگر حجت بر اولین و آخرین نسل بشر تمام شده و دیگر آن روزگار که اولیا و انبیا از دم تیغ دشمنانشان بگذرد، گذشته است و روزگار موعظه به پایان رسیده است.



۱. بحار، ج۵۲، علامه مجلسی.
۲. المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، سید‌هاشم بحرانی.
۳. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی.


۱. دیلمی، احمد، مقدمه بر مبانی حقوقی کلامی نظام سیاسی در اسلام، ص۱۴۹، معارف، ۱۳۸۱.
۲. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، فرازهایی از اسلام، ص۹۹، جمع‌آوری و تنظیم از سیدمهدی آیت‌اللهی، جهان‌آرا، بی‌تا.
۳. ابن‌هشام، عبدالملک، سیرة النبویة، ج۲، ص۸۶، مطبعة المصطفی، الحلبی، قاهره، ۱۹۶۰م.
۴. شوری/سوره۴۲، آیه۳۸.    
۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۶. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۹۱ به بعد، بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، چ۲، ۱۴۰۳ق.
۷. کورانی، علی، عصر ظهور، ص۳۰۳، سازمان تبلیغات، چ۲، ۱۳۷۱ش.    
۸. شیخ‌الرئیس کرمانی، شیخ عباس، موعود امم، ص۱۶۵، قم، عصر ظهور، چ۲، ۱۳۸۴ش.
۹. علامه مجلسی، محمدباقر، مهدی موعود، ص۹۸۳.
۱۰. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۶، بیروت، لبنان، مؤسسة‌الوفاء، چ۲، ۱۴۰۳ق.    
۱۱. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۹۱، بیروت، لبنان، مؤسسة‌الوفاء، چ۲، ۱۴۰۳ق.
۱۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۸، مشرقین، چ۴، ۱۳۷۹ش.    
۱۳. علامه مجلسی، محمدباقر، مهدی موعود.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «روش حکومت حضرت مهدی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۸/۲۲.    







جعبه ابزار