• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رسالت انبیاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: رسالت ، انبیاء ، خلقت
پرسش: رسالت انبیاء چیست؟ و آیا انسان بدون پیامبر صلوات‌الله‌علیه به هدف خلقت نمی‌رسد؟
پاسخ: پاسخگویی به این پرسش از دیر باز در متون کلامی مطرح بوده است و در کلام جدید و مباحث دین پژوهی هم بخش زیادی از مباحث را به خود اختصاص داده و از نگاه برون دینی و درون دینی مورد بحث قرار گرفته است. ما در این‌جا به جهت اختصار، این مساله را از دو منظر به اجمال بررسی می‌کنیم و برای مطالعه بیشتر، کاربر محترم را به کتب مفصل، ارجاع می‌دهیم.
[۱] انتظار بشر از دین و شریعت در آیینه معرفت، جوادی آملی، عبدالله.
[۲] انتظار بشر از دین و گستره شریعت و قلمرو دین، خسرو پناه، عبدالحسین.
[۳] قلمرو پیام پیامبران، قرا ملکی، احدفرامرز.




انسان به گونه‌ای فطری در پی سعادت و کمال خویش است. از سوی دیگر ابزاری که برای شناخت، در اختیار او قرار گرفته است، در پی ریزی برنامه‌ای همه جانبه، برای زندگی این جهانی نیز ناکارآمد است، تا چه رسد به این که بتواند زندگی آن جهانی او را سامان بخشد. لذا توجه به حکمت الهی، ما را به منبعی دیگر از معرفت ، رهنمون می‌گردد که منابع دینی از آن به « وحی » یاد کرده‌اند.

۱.۱ - در کلام امام علی

امام علی علیه‌السلام در بیان فلسفه بعثت ، بر این نکته توجه می‌دهد که بی وجود پیامبران، مردم از سود و زیان خود آگاه نمی‌شوند و حق بندگی را به جای نمی‌آورند، پیامبران با آوردن شریعت و آگاه ساختن مردم از امر و نهی خدا، راه رستگاری و خوشبختی را به آنان نشان دادند و با اشاره به پاداش و عقوبت اخروی «مبشرین و منذرین» («پیامبران که بشارت‌گر و هشدار دهنده بودند، تا برای مردم پس از (فرستادن) پیامبران در مقابل خدا (بهانه و) حجتی نباشد».) راه رسیدن به این مقصود را هموار ساختند.
[۵] نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، محمودی، محمد باقر، ج ۳، ص ۱۰۱.


۱.۲ - در کلام بوعلی سینا

شیخ الرییس در کتاب شفا ، درباره ضرورت ارسال پیامبران مطالبی دارد که خلاصه‌اش چنین است: انسان در زندگی با حیوانات، تفاوت دارد و دارای زندگی اجتماعی است. هر کدام از انسان‌ها قسمتی از نیازهای زندگی را به عهده می‌گیرند و چون قهراً باید با هم زندگی کنند و دارای داد و ستد باشند، به قانون نیازمندند، قوانینی که مطابق با عدالت و تأمین کننده حقوق تمام انسان‌ها باشد. حال که انسان به قانون احتیاج دارد، اگر قانون گذار خود وی باشد دو اشکال پیش می‌آید:
۱. انسان احاطه به تمام مصالح و مفاسد ندارد.
۲. هر کس ممکن است در مقام قانون گذاری، مصالح و منافع خود را در نظر بگیرد و طبعاً قانون را به دلخواه خود وضع کند، چرا که خودخواهی، فطرتاً در انسان وجود دارد.
پس ضروری است، از طرف خداوند متعال که عالم؛ قادر و حکیم است، قانونی برای بشر تنظیم شود که در معاملات و داد و ستدها و زندگی وی، عدالت اجتماعی را تأمین نماید و از آن جا که خدای متعال، موجودی مجرد است و بالاتر از آن است که با انسان‌ها تماس و ارتباط داشته باشد، پس باید انسان کاملی که از عالم غیب ، مطلع و حقایق به او وحی می‌شود، واسطه بین انسان و خدا باشد و حقایق و قوانین واقعی را به بشر ابلاغ کند. طبیعی است که در قانون خداوند، دو اشکال فوق نیست؛ زیرا که خداوند در این قانون، حظ و بهره‌ای ندارد تا بگوییم به نفع خود، قانون، وضع می‌کند و همچنین به تمام شئون عالم و مصالح و مفاسد احاطه کامل دارد.
[۶] الاهیات من کتاب الشفاء، تحقیق حسن زاده آملی، ص ۴۸۷ – ۴۸۹.

این استدلال شیخ الرییس، گرچه بسیار متین و محکم است، اما شیخ در این جا فقط نظر به زندگی مادی انسان داشته است و ضرورت ارسال پیامبران را از این نگاه بیان کرده است. در حالی‌که نیاز بشر، بیش از این زندگی مادی است و برای هدف بالاتر و والاتر خلق شده است که همان رسیدن به کمال و سعادت اخروی است.

۱.۳ - از منظر قرآن کریم

قرآن در‌این باره می‌فرماید: «و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون؛ من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند) ». پرستش خدا ارتباط با اوست و ارتباط با خدای متعال، سبب تکامل انسان است و تکامل انسان، موجب سعادت ابدی است.
بنابراین نیاز انسان و جوامع بشری به پیامبران، برای این است که به دستورات و قوانینی که خداوند برای انسان‌ها وضع کرده است، دسترسی پیدا کنند تا در پرتو آن، هم در زندگی مادی و این جهانی از تضییع حقوق، ظلم ، تجاوز و... نجات یابند و هم با تذکر پیامبران و ارائه راه‌های رسیدن به کمالات واقعی، به هدف خلقت نائل آیند.
روایت امام صادق علیه‌السلام در اصول کافی که در پاسخ به پرسشگری که از امام پرسید، شما پیامبران و فرستادگان را از چه راه ثابت می‌کنید، به وضوح بر این مطلب دلالت دارد.

۱.۴ - ناقص بودن عقل(پیامبر درونی)

ممکن است کسی بگوید: انسان به وسیله عقل که خدا به او داده، می‌تواند نیک و بد را شناخته و راه را از بیراه تشخیص دهد، بنابراین دیگر چه نیازی به پیامبران است؟
در پاسخ باید گفت: اگر چه در آموزه‌های دینی، عقل به عنوان حجت الهی قلمداد شده است اما به تنهایی نمی‌تواند گره گشای مشکلات بشری باشد و انسان را به واقع بینی و نیکوکاری راهبری کند؛ زیرا این همه صفات ناپسند و کارهای ناروا که در جامعه انسانی رخ می‌دهد، همه از کسانی هستند که عقل و قوه تمیز دارند، جز این که در اثر خودخواهی، هوسرانی و سودپرستی عقل آنان مغلوب عواطف و تابع هوا و هوس گردیده، در نتیجه دچار گمراهی شده‌اند. پس خدای متعال باید از راه دیگر و با وسیله‌ای که هرگز محکوم هوا و هوس نمی‌شود و هیچ گاه در رهبری خود اشتباه نمی‌کند، ما را به سوی سعادت، دعوت نماید. این راه، جز راه نبوت نیست.
[۱۰] خلاصه تعالیم اسلام، طباطبایی، محمد حسین، ص ۴۸.

از دیدگاه ما زندگی بشر با مردن، به پایان نمی‌پذیرد و زندگی آخرتی را در پس زندگی دنیایی دارد و رابطه بین دنیا و آخرت هم رابطه ظاهر و باطن است
[۱۱] باورها و پرسش‌ها، استاد هادوی تهرانی، مهدی، ص ۹۵-۱۰۲.
و آخرت، باطن همین دنیاست و در واقع، اعمال و رفتارمان، بدن اخروی ما را شکل می‌دهند و بدون شک، عقل بشر برای درک جزئیات آخرت و این‌که رفتار، چه نوع تاثیری می‌تواند در زندگی اخروی داشته باشد، کافی نیست و این عدم کفایت، نه تنها در حوزه اخلاق است که حوزه‌های دیگر را هم در برمی‌گیرد.
به عبارت دیگر، عقل اگر چه پیامبر درونی است و از منابع دین شناسی شمرده شده است اما در حوزه اعتقادات ، اخلاق و احکام فقهی با محدودیت‌هایی روبرو می‌باشد
[۱۲] باورها و پرسش‌ها، استاد هادوی تهرانی، مهدی، ص ۴۵-۵۸.
و لذاست که قرآن می‌فرماید: «پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه به شما چیزی را آموخت که شما نمی‌توانستید آن‌ها را بدانید و به آن علم پیدا کنید.»


[۱۵] پیام قرآن (تفسیر موضوعی قرآن)، زیر نظر آیات الله مکارم شیرازی، ج ۷، ص ۸-۴۹.

رسالت پیامبران الهی در چند بخش قابل توضیح است. در ذیل به آن‌ها اشاره می‌شود:

۲.۱ - غفلت زدایی و بیدارگری

امام علی علیه‌السلام در نهج البلاغه می‌فرماید: «لما بدل اکثر خلقه عهد الله الیهم، فجهلوا حقه...؛
[۱۶] نهج البلاغه، خ ۱.
هنگامی که اکثر مردم، آن پیمانی را که پروردگار با آن‌ها بسته بود، عوض کردند و از آن تخلف نمودند، خداوند برای این که به آن‌ها تذکر بدهد و آن‌ها را بیدار کند، پیامبران را فرستاد.» از آن جا که انسان، موجودی مختار است و از عنصر انتخاب ، سود می‌برد، این گرایش فطری – بر خلاف غرایز طبیعی و حیوانی – به خودی خود شکوفا نمی‌شود و بسیار مورد غفلت قرار می‌گیرد، از این رو پیامبران همواره این پیمان فطری را به یاد انسان‌ها می‌آورند و از آنان می‌خواهند تا حق آن عهد و میثاق را به جای آورند و به ندای درونی خویش گوش بسپارند.
بنابراین، یکی از رسالت‌های پیامبران، بیدارگری انسان‌هاست. پیامبران در کنار معارفی که به آدمیان می‌آموزند، در پاره‌ای از امور همچون خداشناسی ، تنها آنان را به فطرت و خودشان فرا می‌خوانند و جز یادآوری کار دیگری نمی‌کنند. بدین جهت است که قرآن پیامبران را گاه معلم و گاه مذکر می‌خواند و می‌فرماید: «ای رسول ، تو خلق را (به حکمت‌های الهی) متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از این نیست ».

۲.۲ - برقراری و گسترش عدالت

از نگاه قرآن کریم یکی از اهداف انبیاء، برپایی قسط و عدالت است: «همانا ما پیغمبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و بر ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند...»
البته لازم است در این‌جا متذکر گردیم که: انبیاء الهی برای برپایی قسط و عدالت، به پند و اندرز بسنده نکردند، و به اقدامات عملی و تشکیل حکومت دست زده‌اند.

۲.۲.۱ - در کلام امام خمینی

امام خمینی(ره) بنیان گذار جمهوری اسلامی دراین‌باره معتقد است:
«به حکم عقل و ضرورت ادیان، هدف بعثت و کار انبیاء تنها مسأله گویی و بیان احکام نیست. در حقیقت مهم‌ترین وظیفه انبیاء، برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد».
[۱۹] ولایت فقیه، امام خمینی، ص ۵۹-۶۰.

این نکته به ویژه درباره پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه به گواهی تاریخ، تردید ناپذیر است.
[۲۰] قرارداد اجتماعی، ژان ژاک روسو، ص ۱۹۵-۱۹۶.
[۲۱] راه و راهنماشناسی، مصباح یزدی، محمد تقی، ص ۴-۵.
[۲۲] راه و راهنماشناسی، مصباح یزدی، محمد تقی، ص ۳۷.


۲.۳ - مبارزه با ظلم و فساد

از قرآن کریم استفاده می‌شود که: بعثت هر پیامبر در جامعه و در میان اقوام و ملل مختلف به جهت بروز فساد و تباهی و گسترش آن در میان مردم بوده است و یکی از برنامه‌های آنان مبارزه با ظلم و فساد بوده است.
در داستان حضرت شعیب ، حضرت لوط و... این موضوع بیان شده است. بنابراین قرآن کریم یکی از اهداف نهضت انبیاء را مبارزه عملی با فساد بیان می‌کند.

۲.۴ - بشارت و انذار

قرآن کریم می فرماید: «و ان من امة الاخلا فیها نذیر؛ ما تو را به حق و راستی به سوی خلق فرستادیم تا (خوبان را) بشارت و (بدان را) بترسانی و هیچ امتی نبوده جز آن که در میانشان ترساننده بود ». در بررسی آیات قرآن به این نکته برمی‌خوریم که بخش عظیمی از آیات – چه از قول پیامبر صلوات‌الله‌علیه و چه از قول انبیای سلف – درباره انذار و بشارت است؛ یعنی در بیان نعمت‌ها و عذاب‌های اخروی است. این ضرورت بدان جهت احساس می‌شود که در جامعه کسی باید حضور داشته باشد، تا مردم را متوجه خطرات آینده بکند و به آنان هشدار بدهد: «ما پیامبران را جز برای بشارت و بیم نمی‌فرستیم.»

۲.۵ - ترویج و گسترش اخلاق

گسترش اخلاق در جامعه و به کمال رساندن فضایل اخلاقی، ترویج و بسط ملکات اخلاقی و هنجارها در جامعه، برچیدن بساط ناهنجاری‌ها و رذایل اخلاقی از جامعه انسانی، یکی دیگر از برنامه‌های پیامبران است. پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه دراین‌باره می‌فرماید: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ همانا من برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم. » قرآن کریم در بیان فلسفه بعثت ، همواره تزکیه را با تعلیم همراه می‌سازد و با مقدم داشتن تزکیه بر تعلیم، اهمیت پرورش معنوی و اخلاقی را دو چندان می‌کند:«خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسول از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آن‌ها آیات خدا را تلاوت کند و آنان را پاک کند... ».

۲.۶ - آزادی انسان‌ها

هدف نهایی تمام پیامبران رهایی آدمیان از بندگی شیطان و دعوت به پرستش خدای یکتاست:« لیخرج عباده من عبادة الاوثان الی عبادته؛
[۳۲] نهج البلاغه، خ ۱۴۷.
پس خداوند، محمد را - که درود خدا بر او و بر خاندانش باد – به حق برانگیخت تا بندگانش را از سیاهی بت‌ها به روشنای بندگی خویش و از اطاعت شیطان به اطاعت خود درآورد. »
نجات و آزادی آدمیان از چنگال اسارت و استبداد شیطان، از مهم‌ترین رسالت‌های سفیران الهی است: «و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آن‌ها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‌دارد... ». انبیاء با برداشتن زنجیر اسارت، جهل ، بت پرستی و... گشودن آن غل و زنجیرها، آزادی واقعی را به انسان‌ها بر می‌گرداندند؛ چرا که دعوت به پرستش خدای یگانه، آزادی از هر نوع بندگی و اسارت است.

۲.۷ - شکوفایی عقل

از برنامه‌های پیامبران، شکوفایی خرد و اندیشه انسان‌هاست. امام علی علیه‌السلام دراین‌باره می‌فرماید: «و یثیروا لهم دفائن العقول؛
[۳۴] نهج البلاغه، خ ۱.
پیامبران آمدند تا دفینه‌های عقول را برای انسان‌ها برانگیزانند. » عقل و خرد آدمیان مانند مخزنی است که تمام حقایق در آن وجود دارد، منتها انسان در اثر القائات و وسوسه‌های شیطان و... آن‌ها را به فراموشی سپرده است. پیامبران آمدند تا با تعالیم خود، محدودیت‌های عقل را برطرف کنند و از سوئی دیگر سدی در برابر شیطان ایجاد کنند و از این طریق اسباب رشد و شکوفائیش را فراهم نمایند.


بدیهی است بشر بدون تعالیم پیامبران الهی، در دستیابی به این اهداف ناکام است و بهترین دلیل بر این مطلب، ملاحظه سرگذشت ملت‌هایی است که از تعالیم انبیاء دوری جسته‌اند.





۱. انتظار بشر از دین و شریعت در آیینه معرفت، جوادی آملی، عبدالله.
۲. انتظار بشر از دین و گستره شریعت و قلمرو دین، خسرو پناه، عبدالحسین.
۳. قلمرو پیام پیامبران، قرا ملکی، احدفرامرز.
۴. نساء/سوره۴، آیه۱۶۵.    
۵. نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، محمودی، محمد باقر، ج ۳، ص ۱۰۱.
۶. الاهیات من کتاب الشفاء، تحقیق حسن زاده آملی، ص ۴۸۷ – ۴۸۹.
۷. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶.    
۸. اصول کافی، کلینی، ج ۱، ص ۱۶۸، کتاب الحجة.    
۹. اصول کافی، کلینی، ج ۱، ص ۱۶، کتاب العقل والجهل.    
۱۰. خلاصه تعالیم اسلام، طباطبایی، محمد حسین، ص ۴۸.
۱۱. باورها و پرسش‌ها، استاد هادوی تهرانی، مهدی، ص ۹۵-۱۰۲.
۱۲. باورها و پرسش‌ها، استاد هادوی تهرانی، مهدی، ص ۴۵-۵۸.
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۲۳۶.    
۱۵. پیام قرآن (تفسیر موضوعی قرآن)، زیر نظر آیات الله مکارم شیرازی، ج ۷، ص ۸-۴۹.
۱۶. نهج البلاغه، خ ۱.
۱۷. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۱.    
۱۸. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۱۹. ولایت فقیه، امام خمینی، ص ۵۹-۶۰.
۲۰. قرارداد اجتماعی، ژان ژاک روسو، ص ۱۹۵-۱۹۶.
۲۱. راه و راهنماشناسی، مصباح یزدی، محمد تقی، ص ۴-۵.
۲۲. راه و راهنماشناسی، مصباح یزدی، محمد تقی، ص ۳۷.
۲۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۵.    
۲۴. اعراف/سوره۷، آیه۸۵.    
۲۵. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۲۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۴.    
۲۷. انعام/سوره۶، آیه۴۸.    
۲۸. بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، ج ۱۶، ص ۲۸۷.    
۲۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۴.    
۳۰. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.    
۳۱. جمعه/سوره۶۲، آیه۲.    
۳۲. نهج البلاغه، خ ۱۴۷.
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.    
۳۴. نهج البلاغه، خ ۱.



پایگاه اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : ضرورت نبوت | کلام | نبوت عامه




جعبه ابزار