• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دین حق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: دین حق، دین برتر، ادیان، پلورالیزم، عقل، ضرورت دین، وحدت دین، ختم نبوت، صراط مستقیم، اسلام، مسیحیت، شریعت، جامعیت دین اسلام.

پرسش: قرآن و کتاب‌های دیگر آسمانی، برای درس توحید آمده‌اند، لذا هیچ فرقی بین آنها نیست؛ چون همه از لوح محفوظ اخذ شده‌اند (بروج، ۲۱ ـ ۲۲) و این کتاب‌های واحد، بر تمام انبیا نازل شده است (بقره، ۲۱۲) و همه این کتاب‌ها، تصدیق‌کننده هم‌دیگر هستند. (مائده، ۵۱ ـ ۴۶)، همه این مطالب دلالت دارد بر این‌که همه ادیان، ایمان واحدی را دنبال می‌کنند؟

پاسخ:



داشتن ایمان و مورد قبول بودن‌ عقاید و روش‌های گوناگون آن، در عصر کنونی، تحت عنوان پلورالیسم، (پذیرش تعدد و کثرت) مطرح است. پلورالیزم یا تکثر ادیان از مباحث «فلسفه دین» است که در قرن حاضر متفکران غرب آن را به‌صورت جدی مطرح کرده‌اند. قرائت و معنای شایع و متبادر آن، پذیرفتن حقانیت تمام ادیان است، و لازمه آن تعدد صراط‌های مستقیم است. پیشینه این بحث در ایران حدوداً به چند دهه گذشته البته نه با اصطلاح پلورالیزم بلکه به‌عنوان «تعداد ادیان» برمی‌گردد. این مقوله در آن عصر نیز برای خود طرف‌داران و مخالفانی داشته است که می‌توان به دو فیلسوف و متفکر معاصر یعنی علامه طباطبایی و شهید مطهری اشاره کرد که هر دو گام در این عرصه نهادند و به ابطال پلورالیزم پرداختند. آن به‌صورت خلاصه قابل بیان است.


آیات فوق دلالت دارند بر اینکه اساساً تمام کتاب‌های آسمانی، در اصول دین هماهنگی دارند و هدف واحدی را دنبال می‌کنند؛ یعنی تربیت و تکامل انسان را تعقیب می‌کنند، اگرچه در مسائل فرعی به مقتضای قانون تکامل تدریجی، با هم تفاوت‌هایی دارند و هر آیین تازه مرحله بالاتری را می‌پیماید و برنامه جامع‌تری دارد.

۲.۱ - جامع بودن دین اسلام

هر شریعتی در زمان خود، کامل بوده است و شریعت و دین اسلام به لحاظ دارا بودن محتوای منطبق بر فطرت انسان (روم/۳۰) و نزول در زمان بلوغ عقلی بشر و پیش‌بینی کردن راهکار و روش‌هایی برای مقتضیات زمان، مسائل مستحدثه و ... برای همیشه کامل و جامع خواهد بود (فرقان/۱)؛ چون سطح بینش و آگاهی مردم و نیازهای آنها در امت‌ها و اعصار گوناگون مختلف است. انسان‌های هر دوره‌ای نسبت به انسان‌های دوره قبل از خود، از سطح آگاهی و بینش بیش‌تری برخوردار بوده و ادیان بعدی نیز از حیث پاسخ‌گویی به نیازهای بشری، جامعیت بیش‌تری نسبت به ادیان قبلی خود داشته‌اند، از این جهت شریعت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ ویژگی‌هایی دارد که برای همه زمان‌ها مناسب و لازم است.
[۳] جوادی آملی، تفسیر تنسیم، مرکز نشر اسراء، ج ۱، ص ۴۱ ـ ۳۱.





۳.۱ - فرض اول

آیا ممکن است که خداوند خیرخواه، ادیان مختلف از حیث ماهیت برای بشر بفرستد؟ یا تأمل در حکمت ضرورت دین که عبارت است از وجود نیازهای فطری و ثابت انسان و از سوی دیگر، یکی بودن فرستنده ادیان؛ زیرا فرستنده دین، خداوند حکیم و خیرخواه است که با آوردن نیازهای فطری انسان و به فعلیت رساندن استعدادهایش، سعادت او را تأمین می‌کند. در این صورت، فرستادن ادیانی که با یک‌دیگر از حیث ماهیت مختلفند، توجیه‌پذیر نیست؛ زیرا تفسیر ماهوی یک برنامه و آیین در صورتی موجه است که ماهیت و لب ادیان پیشین فاقد محتوا و توانایی لازم در جهت هدایت انسان باشد و خداوند دین ناقص فرستاده باشد، این فرض با براهین عقلی و فلسفی ناسازگار است و عقل برهانی آن را نمی‌پذیرد.

۳.۲ - فرض دوم

فرض دیگر این‌که، نقصان از سوی خود انسان باشد که به خاطر هوای نفسانی، از قرار گرفتن در رکاب ره‌یافته‌گان سرباز می‌زند، لازمه این فرض، نه تغییر ماهوی دین، بلکه تأکید و راه‌نمایی و نصیحت بیش‌تر است.

۳.۳ - فرض سوم

این‌که تغییر ماهوی ادیان، مستند به تغییر شرایط زمانی و مکانی و نیازهای جدید بشری باشد. در پاسخ این احتمال که امروزه طرف‌دارانی دارد باید گفت که گوهر ادیان الهی، مشتمل بر معارفی بنیادی است که ناظر به سعادت انسان و نیازهای فطری و ثابت اوست؛ به‌عنوان مثال دین از انسان خواسته است که از خداوند و پیامبرانش اطاعت کنند و به اصول اخلاقی ثابت (مثل نوع‌دوستی و عدالت) پای‌بند باشند. ادیان الهی، برای تعالی روح انسانی و برقراری عدالت نازل شده‌اند و این معارف و اصول نیز به هیچ وجه با گذشت زمان تغییر نمی‌کند. «مگر بشر چند گونه فطرت و سرشت و طبیعت می‌تواند داشته باشد».
[۴] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، (امدادهای غیبی در زندگی شهر، مقالة خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند)، صدرا، ج ۳، ص ۱۶۰.


بلی، تغییر زمان و نیازهای جدید و غیر ثابت انسان، تغییر برخی احکام و فروع، یا تکمیل آنها را می‌طلبد؛ ولی لازمه آن تغییر و تکامل شریعت است، نه دین.

۳.۳.۱ - دیدگاه شهید مطهری

شهید مطهری در این زمینه می‌گوید: «تفاوت و اختلاف تعلیمات انبیا با یک‌دیگر از انواع اختلاف برنامه‌هایی است که در یک کشور هرچند بار به مورد اجرا گذاشته می‌شود و همه آنها از یک قانون اساسی الهام می‌گیرد. همه آنان (پیامبران) مردم را به یک شاهراه و به‌سوی یک هدف واحد دعوت می‌کردند».
[۵] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۳، ص ۱۵۸.



با رجوع به قرآن کریم درمی‌یابیم که خداوند تنها دین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را اسلام می‌نامد، دین پیامبران پیشین را نیز به همین نام توصیف می‌کند؛ مثلاً در آیه‌ای آیین حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ را اسلام می‌شمرد:

«ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً».

و در آیه دیگر، پیامبر اسلام با اشاره به اسلام که تنها صراط مستقیم است، از راه‌های دیگر منع می‌کند:

«وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ».

۴.۱ - دیدگاه شهید مطهری

استاد مطهری، می‌فرماید: دین در اصطلاح مورخان و مردم به‌صورت جمع و متعدد به کار می‌رود، ولی مواضع قرآن چنین نیست: «از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکی است، همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیر صاحب شریعت، به یک مکتب دعوت می‌کرده‌اند، اصول مکتب انبیا که دین نامیده می‌شود، یکی بوده است».
[۸] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۸۱.


استاد در جای دیگر، آیه «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها » را دلیل وحدت دین می‌شمارد.
[۱۰] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۳، ص ۱۶۰.



با توجه به مطالب گذشته، روشن می شود که دین با اصول اعتقادی، ثابت مطابق نیازهای فطری بشری است؛ و «شریعت» تعدادی احکام فردی و اجتماعی است که بعضی از آنها بر حسب ضرورت و تحول نیازهای بشر قابل تغییر است. به دیگر سخن، ماهیت دین در همه اعصار یکی است؛ اما با بالا رفتن استعدادها و قابلیت‌های مخاطبان، دین نیز جامع‌تر می‌شود، استاد شهید، تعدد پیامبران را به تعدد معلمان و کتب آسمانی را به کتب درسی دوره‌های مختلف تحصیلی تشبیه می‌کند؛ می‌گوید: «بشر در تعلیمات انبیا مانند یک دانش‌آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرین کلاس بالا برده‌اند. این تکامل دین (است) نه اختلاف ادیان. قرآن هرگز کلمه دین را به‌صورت ادیان نیاورده است».
[۱۱] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۸۱.



تا به این‌جا می‌توان به راز خاتمیت نبوت به دست پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ پی برد؛ زیرا انسان بعد از طی مراحل مختلف، قابلیت دریافت برنامه کلی هدایت خود را پیدا می‌کند و از این مرحله به بعد انسان با تکامل و تعالی عقلانی خود می‌تواند بدون پیامبر و با اتکا به کتاب مقدس او و ائمه، طی طق طریق نماید، همان‌گونه که شهید مطهری می‌گوید:

۴.۱ - دیدگاه شهید مطهری

«بشر در مسیر تکاملی خود مانند قافله‌ای است که در راهی و به‌سوی مقصد معینی حرکت می‌کند، ولی راه را نمی‌داند. هرچند یک بار به کسی برخورد می‌کند که راه را می‌داند و با نشانه‌هایی که از او می‌گیرد، ده‌ها کیلومتر راه را طی می‌کند تا تدریجاً خود قابلیت بیش‌تری برای فراگیری پیدا می‌کند و می‌رسد به شخصی که نقشه کلی راه را از او می‌گیرد و برای همیشه با در دست داشتن آن نقشه از راه‌نمایی‌های جدید بی‌نیاز می‌گردد».
[۱۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۳، ص ۱۶۱.

نام احمد نام جمله انبیاست؛ چون که صد آمد نود هم پیش ماست...
[۱۳] مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۶، ۱۱۰۵.



تا اینجا ما به تحلیل دو اصل مهم «ضرورت دین» و «وحدت دین»‌ پرداختیم. این دو بحث نقش کلیدی در روشن شدن زوایای بحث «پلورالیزم» دارد و بعد از گذر از این دو مرحله، انسان برای تعیین دین حق و برتر، از بین ادیان مختلف، نیازمند معیارهایی برای تعیین و شناخت دین حق است. البته ملاک و معیار تشخیص دین حق از باطل، می‌توان از دو نظر متفاوت، یعنی درون‌دینی و برون‌دینی جست‌وجو کرد، اما در این‌جا به ادله‌ای که شهید متفکر (مطهری) بدان اشاراتی داشته است، بسنده می‌کنیم.

۷.۱ - حکم عقل به انتخاب دین کامل و برتر

گفته شده عقل بعد از احساس ضرورت و وحدت دین الهی، به انتخاب دین بدون فحص از حقانیت و برتری آن نسبت به ادیان دیگر، اکتفا نمی‌کند؛ بلکه دنبال معیار می‌گردد.

یکی از ملاک‌های ارزیابی و سنجش ادیان موجود از نظر جامعیت و مطابقت با نیازهای فطری انسان است که در اینجا به مقایسه دو دین بزرگ جهان که مدعی حقانیت نیز هستند، یعنی اسلام و مسیحیت موجود می‌پردازیم:

۷.۱.۱ - مقایسه اسلام و مسیحیت


۱. جهان‌بینی اسلام بر اصل توحید استوار است جهان‌بینی مسیحیت بر تثلیث؛
۲. وحی منزل بودن قرآن کریم، دست‌نویس و جبری بودن انجیل موجود؛
۳. اشتمال قرآن بر تعدادی مضامین عالی و انواع اعجاز؛ و اشتمال کتاب مقدس بر آموزه‌های ناسازگار با عقل؛ مانند: تجسم خدا و گناه فطری و مسأله خدیه؛
۴. داعیه جهانی بودن اسلام و نسخ ادیان پیشین، اعلام موقتی بودن تورات و انجیل و بشارت به ظهور پیامبر پسین؛
۵. عدالت و ظلم‌ستیزی اسلام؛ توصیه به ستم‌پذیری از اشخاص و حکومت در انجیل موجود؛
۶. بالاخره، وجود قوانین و احکام اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، جزایی در اسلام، منطبق با نیازهای فطری بشری مثل اصل شورا، قداست شغل، حرمت رشوه، ربا و احتکار، توصیه به دفاع از حقوق خصوصی و اجتماعی و جهاد در مقابل متجاوزان، احکام حدود و دیات به منظور اصلاح جامعه و پیش‌گیری از وقوع جرایم.
[۱۴] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۸۱.
[۱۵] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۵۸ ـ ۱۶۱.
[۱۶] پلورالیزم و قرآن، مجله بینات، ش ۱۶، مطهری، مرتضی، ‌عدل الهی، صدرا، ص۲۷۰ ـ ۳۷۰.



خلاصه آن‌که، بعضی روشن‌فکران اسلامی برای توجیه نظریه پلورالیسم خواسته‌اند، به اصطلاح برای مدعای خود دلیل قرآنی بیاورند و یا آیاتی را که خط بطلان بر پلورالیسم می‌کشد توجیه نمایند که در اینجا به دو آیه اشاره می‌شود:

۸.۱ - آیه اول


«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصاری وَ الصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْ‌آخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ آنان که ایمان آورده‌اند (مسلمان‌ها) و یهودیان و صابئین و نصرانی‌ها، همه کسانی که ایمان به خدا و روز رستاخیز داشته باشند و کار شایسته به جا آورند، بی‌ترس و واهمه خواهند بود و غمگین نیز نمی‌گردند».

۸.۱.۱ - وجه استدلال

در این آیه برای رستگاری و ایمنی از عذاب خدا سه شرط ذکر شده است: ایمان به خدا، ایمان به رستاخیز و عمل نیک، قید دیگری (مثل اسلام) نشده است.

۸.۱.۲ - پاسخ به استدلال

در پاسخ به استدلال فوق باید گفت: بین حق بودن یک دین و در صراط مستقیم گام برداشتن پیروان آن دین با رفع عقاب (خوف و حزن) نباید خلط کرد. آن‌چه از آیه فوق مستفاد می‌شود، صحه گذاشتن قرآن کریم بر طریق اهل کتاب و صراط مستقیم خواندن آن نیست؛ بلکه دلالت بر رفع عقاب در روز قیامت از اهل کتاب و حداکثر دلالت بر اعطای ثواب و پاداش به مؤمنان اهل کتاب است که در دنیا به خاطر روشن نشدن نور اسلام، بر دنیا خود باقی ماندند، با این شرط که در اعتقادات خود مثل اکثر مسیحیان و یهودیان امروزه، دچار شرک نشدند و از نظر اخلاقی نیز اعمال صالح انجام دادند.

۳.۳.۱ - دیدگاه شهید مطهری

شهید مطهری می‌گوید: «باید بگویم که عدالت و نیکوکاری حتی از مردمان کافر به خدا و قیامت، هم مقبول است. بنابراین کسانی که منکر خدا و قیامتند، ولی خدمات بزرگ فرهنگی، بهداشتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به بشریت تقدیم می‌دارند، دارای اجر بزرگی خواهند بود».

۸.۲ - آیه دوم

«لا اکره فی الدین». شاید بعضی برای اثبات عدم اجبار و گرویدن به اسلام و آزادی انتخاب ادیان دیگر به آیه فوق استناد کنند که هرگونه اجبار و اکراه در دین رانفی نموده است.

۳.۳.۱ - دیدگاه شهید مطهری

مرحوم مطهری با اشاره به آیه مذکور می‌نویسد: «این آیه به این معنا نیست که دین خدا، در هر زمان متعدد است و ما حق داریم هر کدام را که بخواهیم انتخاب کنیم، چنین نیست، در هر زمانی دین حق وجود دارد و ... در این زمان اگر کسی بخواهد به‌سوی خدا راهی بجوید باید از دستورات دین او راه‌نمایی بجوید».



۱. المیزان، ج ۱، ذیل آیه ۲۵۱ از سوره بقره.
۲. تفسیر نمونه، ج ۲، ذیل ۲۵۱ از سوره بقره.


۱. روم (۳۰)، آیه ۳۰.    
۲. فرقان (۲۵)، آیه ۱.    
۳. جوادی آملی، تفسیر تنسیم، مرکز نشر اسراء، ج ۱، ص ۴۱ ـ ۳۱.
۴. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، (امدادهای غیبی در زندگی شهر، مقالة خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند)، صدرا، ج ۳، ص ۱۶۰.
۵. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۳، ص ۱۵۸.
۶. آل‌عمران (۳)، آیه ۶۷.    
۷. انعام (۳)، آیه ۱۵۳.    
۸. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۸۱.
۹. روم (۳۰)، آیه ۳۰.    
۱۰. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۳، ص ۱۶۰.
۱۱. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۸۱.
۱۲. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۳، ص ۱۶۱.
۱۳. مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۶، ۱۱۰۵.
۱۴. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۸۱.
۱۵. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج ۲، ص ۱۵۸ ـ ۱۶۱.
۱۶. پلورالیزم و قرآن، مجله بینات، ش ۱۶، مطهری، مرتضی، ‌عدل الهی، صدرا، ص۲۷۰ ـ ۳۷۰.
۱۷. مائده (۵)، آیه ۶۹.    



سایت اندیشه قم.    



جعبه ابزار