• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دین‌گریزی جوانان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: دین‌گریزی جوانان.

پرسش: جهت جلب نوجوانانی که در محیطی مذهبی و فرهنگی رشد کرده‌اند، اما به دلیل سخت‌گیری والدین و ... دین‌گریز گشته‌اند، چه راهکاری را پیشنهاد می‌کنید؟

پاسخ:




از عمده مسائلی که امروزه در جامعه ما دیده می‌شود، مسئله دین‌گریزی جوانان است.
اگر دین مطابق فطرت است، پس چرا برخی افراد دین‌گریز می‌شوند؟
با کمی دقت درمی‌یابیم که اغلب در ارائه دین و بیان‌کننده دین مشکلی وجود دارد. موقعی که فطرت دین‌پذیر باشد و اصل دین هم خوب باشد، پس در آموزش آن ایرادی وجود دارد و ما در این‌جا قصد داریم همان نکات را بیان کنیم.
۱. مسائل مربوط به متدینین (نه دین) و رفتارهای ناهنجار آنان وشیوه‌های غلط آموزش دین.
۲. راهکاری علمی در جهت جلب دین‌گریزان و به‌طور‌کلی همه افراد به دین.


در این قسمت به بررسی علت دین‌گریزی پرداخته می‌شود. چه عواملی باعث می‌شود افراد نسبت به دین فاصله بگیرند؟
[۱] شبیری، ابوالقاسم، «نگاهی روان‌شناختی به آسیب‌شناسی دین‌باوری جوانان»، مجله معرفت، ش ۱۲، سال سیزدهم، اسفند ۱۳۸۳.

۱. شناخت کم؛
۲. برداشت غلط یا سطحی از دین؛
۳. احساس مانعیت و محدود بودن دین؛
۴. فقدان یا عدم دست‌رسی به الگوهای مناسب؛
۵. برخورد تند و سرزنش‌های افراطی؛
۶. عدم ارضای نیازها.
همان‌طور که در مقدمه ذکر شد، اگر بخواهیم به‌طور‌کلی و خلاصه علت دین‌گریزی را ذکر کنیم، چنین است: عدم انتقال صحیح آموزه‌های دینی به افراد.


موارد فوق را می‌توان در دو دسته قرار داد:
۱. مشکل فردی؛
۲. مشکل انتقال.

۳.۱ - شناخت کم

یکی از مراحل بحرانی در زندگی نوجوان و جوان، ورود به مرحله یافتن فلسفه زندگی و خروج از زندگی تقلیدی است.
آموزه‌هایی که دیروز بدون چون‌و‌چرا به صورت تقلیدی از بزرگ‌تر‌های خود قبول می‌کرد و می‌پذیرفت، در این زمان او را ارضا نمی‌کند و باید با محتویات ذهن او مطابقت کند و چون‌و‌چرایی هر چیزی را بداند. در این‌جاست که بزرگ‌تر‌ها باید با شیوه‌های مناسب، او را کمک کنند تا از نظر شناخت با مشکلی مواجه نشود. در این‌جا، هم مشکل شناخت فرد وجود دارد که باید حل شود و هم آموزه‌های دینی را به شیوه صحیح به وی انتقال دهند.

۳.۲ - برداشت نادرست یا سطحی‌ از دین

اگر از دین و دستورات آن برداشت نادرست شود یا به آن سطحی توجه شود، خود موجب دین‌گریزی می‌شود.

۳.۳ - احساس مانعیت و محدود بودن دین

دین نباید به صورتی معرفی شود که افراد گمان کنند دین مانع و محدودیتی در راه ارضای نیازهای طبیعی و انسانی است و دین محدود‌کننده است.

۳.۴ - در دسترس نبودن الگو

علاوه بر این، جوان که کم‌کم احساس استقلال در او قوت می‌گیرد، به دنبال الگوی مناسبی برای زندگی خود می‌باشد. اگر دست‌رسی به این الگو مشکل باشد یا اصلاً الگوی جذاب معرفی نشده باشد، این نکته هم تمایل به دین را کم‌رنگ می‌کند.

۳.۵ - ارضای نیازها

جوانی که سر تا پا شور و انرژی است، تمایلات، آرزوها و نیازهایی دارد که اگر آن نیازها ارضا نشود، یکی از اثرات منفی آن دین‌گریزی است. فرد باید بداند در این جهان که آمده، از هر نظر امکانات برای یک زندگی طبیعی وجود دارد و این می‌تواند پاسخ‌گو و جهت‌دهنده نیاز‌های وی باشد.

۳.۶ - برخورد تند و سرزنش‌های افراطی

و بالاخره مورد مهمی که در خانواده‌ها، مدارس و جامعه وجود دارد، برخورد بد و خشن و افراط و تفریط‌های جاهلانه و خشک می‌باشد. در خانواده‌ای که فرزندان خود را بخواهند به زور و کتک بیدار کنند تا یک نماز به قصد دل‌خوشی والدین بخوانند تا زمانی که این اجبار هست، نماز می‌خواند؛ ولی وقتی وجود نداشت، فرد نماز نمی‌خواند. با تحقیقی اجمالی، بسیاری از افرادی که از نماز و مسجد و اعمال عبادی فراری شده‌اند، به برخورد بد بزرگ‌تر‌ها با او بر‌می‌گردد. زمانی که کودکی در صف اول نماز می‌ایستد یا به مقتضای سن و سالش شلوغ و اذیت می‌کند و با واکنش خشن مواجه می‌شود، آیا باید انتظار برگشتن او را داشته باشیم.


به هر دلیلی فرد یا افرادی را شاهد هستیم که نسبتاً به دین بدبین و گریزان شده‌اند، باید چه کنیم تا اولاً مواردی مثل این اتفاق نیفتد که راه‌حل آن به صورت غیر مستقیم بیان شد (یعنی اگر برخورد خوب داشته باشیم، الگوهای خوبی معرفی کنیم چنین نمی‌شوند) اما درمان چیست و راه و چاره کدام است؟

۴.۱ - کار فرهنگی کردن

سوای از عوامل محیطی (مثل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و...) که در پیش‌گیری از این دین‌گریزی مهم است، باید با کار فرهنگی کردن، شرایط مناسب و زمینه پذیرش را در جوانان فراهم کرد.

۴.۲ - توجه به ویژگی‌های خود فرد

توجه به ویژگی‌های خود فرد (مخاطب‌شناسی) مهم‌تر است؛ یعنی باید شناخت که جوان در چه مرحله سنی و رشدی قرار دارد و در این سنین چه روحیاتی دارد.

۴.۳ - توجه به ویژگی‌های شناختی، عاطفی و انگیزشی

پس ازدرک او و روحیاتش، باید راه مناسب با آن را انتخاب کرد. جوانی که به بلوغ کامل رسیده و توانایی‌های جسمانی را احراز کرده و از لحاظ اجتماعی دوست دارد شخصیت خود را بروز دهد و دیگران به او توجه کنند، از طرفی هم دوست دارد هیجانات و عواطف خود را ابرازکند، بهترین راه جذب وی توجه به ویژگی‌های شناختی، عاطفی و انگیزشی وی می‌باشد که راه‌های معمول در این زمینه، خطابه و سخنرانی و تدریس و مشاوره و بحث‌های آزاد می‌باشد.

۴.۴ - مشاوره و برخورد مستقیم

تجربیات ثابت کرده که در موارد بسیاری مشاوره و برخورد مستقیم با جوان و صحبت کردن با او و آزاد گذاشتن او در ابراز و بیان سؤالات و نیز اعتقادات و نظرات خود نقش مهمی در انتقال آموزه‌های دینی و اصلاح انحراف‌های احتمالی فکری داشته است.

۴.۵ - تقویت بنیان‌های فکری و اعتقادی

با پذیرش مثبت از طرف مشاور، پس از آن‌که جوان خود احساس نیاز کرد و به سوی افراد برای گرفتن جواب سؤالات خود رفت، می‌توان گامی در جهت تقویت بنیان‌های فکری و اعتقادی نوجوان برداشت. باید به صورتی زیبا به او فهماند که دین و متدینین، دو واژه متفاوت و دو واقعیت است. اگر کسی دین را به‌خوبی نتوانست معرفی کند، دلیل بر نقص دین نیست، عیب از گوینده است؛ البته ذکر شد که او را باید در ابتدا به گرمی پذیرفت و به وی و نظراتش احترام گذاشت و با او همدلی داشت تا شخص فاصله عاطفی و روانی خود را با ما کم کند و بتواند به راحتی صندوقچه اسرار سؤالات اعتقادی خود را بیان کند. در برخی موارد هم ما باید به سراغ جوانان برویم و با بیان کلیات، آن‌ها را به نیازهایشان و طرح سؤالات واقف و آگاه کنیم. جوانان گرایش به خیر دارند و با بیان صحیح ما به‌راحتی و براساس منطق صحیح، پذیرای مسائل دینی می‌شوند.

۴.۶ - معرفی الگو

باید الگوهای درست و مناسب معرفی کنیم علاوه بر ذکر الگوها و پیشوایان دینی از متدینان واقعی جامعه برای معرفی الگو استفاده کنیم تا جوان فکر نکند دین ا سطوره و افسانه‌ای است دست‌نیافتنی.

۴.۷ - معرفی راه هدایت و گمراهی

با بیان درست و معرفی راه گمراهی و هدایت، به فرد فرصت تعقل و تفکر بدهیم که خود با نتیجه‌گیری‌اش راه درست را انتخاب کند و بعد در آن قدم بردارد.


دین را خودمان خوب بشناسیم و دستورات آن را در عمل و زندگی پیاده کنیم تا جوانان، دین واقعی را در عمل ما مشاهده کنند و خودشان با انتخاب خود به سمت دین کشیده می‌شوند. اگر هم خودمان در شک و تردید و دودلی هستیم، ادعای آموزش دین نداشته باشیم تا دین‌گریز پرورش ندهیم و در برخورد با چنین افرادی با ریشه‌یابی آن به درمان صحیح آن بپردازیم.


۱. برجسته کردن نکات مثبت این افراد و تکریم شخصیت آن‌ها در بین افراد.
۲. القای غیر مستقیم معارف دین به شکل صحیح و معتدل (گاهی دادن کتاب مفیدی کارگشاست).
۳. حذف دوستان ناسالم و تصحیح الگوهای ناهنجار (افراطی تفریطی) و جای‌گزین کردن دوستان و الگوهای جذاب، فعال و بانشاط و باایمان.
۴. مواجه ساختن این افراد با جاذبه‌های دین و عرفان (افراد اگر با حقیقت و جوهر دین آشنا شوند، محدودیت‌های آن و تکالیفش را می‌پذیرند؛ اما دینی که با بیان محدودیت‌ها شروع شود، بدهضم می‌شود).
۵. عدم تذکر و نصیحت مکرر؛ زیرا حرکت اصلاحی تدریجی است.
۶. نوشتن نامه صمیمانه (چون در نامه‌نگاری زمینه تأمل آن فرد زیاد می‌شود؛ به ویژه اگر این کار با اخلاص و عمل خود نامه‌نگار همراه باشد).
۷. توجه به نیازهای عاطفی فرد.
۸. حذف شایعه‌های مخرب از فضای ذهنی او.
۹. پاسخ‌گویی به شبهات، تردیدها و شک‌های او.


۱. رفتار امامان شیعه با کودکان و نوجوانان، محمدعلی چنارانی، مشهد، نشر جلیل، چ اول، تابستان ۱۳۸۲ ش.


۱. شبیری، ابوالقاسم، «نگاهی روان‌شناختی به آسیب‌شناسی دین‌باوری جوانان»، مجله معرفت، ش ۱۲، سال سیزدهم، اسفند ۱۳۸۳.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دین‌گریزی جوانان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۲۰.    



جعبه ابزار