• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حقیقت دجال و سفیانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: دجال، سفیانی، نشانه‌های ظهور.

پرسش: آیا دجال و سفیانی اشخاصی مشخصی هستند و یا فقط یک شخصیت‌اند؟

پاسخ: احتمال مطرح‌شده در پرسش، یک احتمال صحیح و قابل قبول نیست، نه از جهت اعتماد و استدلال به ظاهر کلمات و عباراتی که در روایات وجود دارد و نه از راه اعتماد به اشارات و مفاهیم کنایی که در روایات درباره این دو وارد شده است؛ زیرا: اولاً، از حیث قواعد ادبی و اصولی حاکم بر آن، دو اسم دلالت بر دو مسمی دارد. اگرچه بعضی اوصاف آن بر ما مجهول باشند و اگر دجال و سفیانی یک نفر بودند، از آن دو باید به تعبیر واحد یاد می‌شد. ثانیاً، در روایات ویژگی‌هایی برای هر کدام بیان شده که نادیده گرفتن این ویژگی‌ها به خاطر دقت در اسناد و دلالت روایات و احتمال تضعیف و خدشه بعضی از آنها، کار دشوار و چه‌بسا نوعی تحکم و زورگویی به حساب می‌آید؛ مثلاً از باب نمونه: در روایات، دجال دارای عمر طولانی است، برخلاف سفیانی. دجال بن صاید نامیده شده و سفیانی، عثمان بن عنبسه. سفیانی از اولاد ابی‌سفیان است، برخلاف دجال، دجال ادعای ربوبیت و خدایی می‌کند، برخلاف سفیانی که به عنوان یک فتنه‌گر مسلمان که به نفاق مذهبی دامن می‌زند. دجال همه جا را تصرف می‌کند، به جز مکه و مدینه و ظاهراً حرکتش و دامنه تصرفاتش فراتر از سفیانی است. دجال، اعور است؛ ولی سفیانی دارای دو چشم سالم است.



دجّال از ریشه «دجل» به معنای دروغ‌گو است و این‌که آیا دجال شخصی واحد با آن ویژگی‌های خاص است یا یک شخصیت و یک تفکر و جریان الحادی است، در این مورد احتمالات گوناگون وجود دارد:
[۱] امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص۲۱۶.


۱.۱ - ادعای پوچ همراه با مکر و حیله

دجال نام شخص معینی نیست؛ بلکه هر کسی که با ادعای پوچ و بی‌اساس و مکر و حیله‌گری سعی در فریب و گمراه کردن مردم داشته باشد، دجال است و از احادیث نیز این نکته قابل استفاده است.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرماید: «لا تَقُومُ الساعةُ حَتى يَخْرُجَ المَهديُّ مِنْ وَلَدي و لا يَخْرُجُ المَهديُّ حَتى يَخْرُجَ سُتونَ كِذّاباً ...؛ قیامت بر پا نمی‌شود تا وقتی که مهدی از فرزندانم ظهور کند و مهدی قیام نمی‌کند تا وقتی که شصت دروغ‌گو خروج کند».

۱.۲ - کفر جهانی

دجال کنایه از کفر جهانی و فرهنگ پر زرق و برق مادی است که بر همه جهان سیطره دارد. کشورهای مستکبری که از لحاظ مادی، صنعتی و تکنولوژی قوی هستند و مسلمانان را خصوصاً در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به نوعی می‌فریبند و مرعوب خویش می‌سازند و «در حیله‌گری و عوام‌فریبی، سرآمد حقه‌بازان است و در دروغ‌گویی و شعارهای دروغین بر تمام دجال‌ها برتری دارد و با وعده‌ها و شعارهای پوچ، آزادی و دموکراسی و آسایش و مساوات و عدالت اجتماعی، گروهی را فریفته و اغفال کرده و گمراه می‌سازد».
[۳] امینی، آیت‌الله ابراهیم، دادگستر جهان، ص۲۱۸.
تا آنجا که مسلمانان خود را در برابر آن‌ها خود‌باخته تلقی می‌کنند، کشورهای مستکبر ـ به ویژه استکبار جهانی ـ با سیطره صنعتی و پیشرفت خود همه جای عالم سر می‌کشد و سعی در فریب مردم و سلطه بر آنان دارند.

۱.۳ - انسان غیر عادی

براساس آنچه از ظاهر اخبار و روایات استفاده می‌شود دجال فردی است که در آخرالزمان و پیش از قیام امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) خروج می‌کند و انسان غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت‌انگیز جمع زیادی از مردم را می‌فریبد و سرانجام در منطقه شام به هلاکت می‌رسد.

در روایتی از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که فرمود: «پیش از خروج دجال بیش از هفتاد دجال خروج خواهد کرد».

با توجه به روایات می‌توان گفت که دجال‌ها متعدد و متنوع است و دجال واقعی همان است که در روایت از آن شخص معین قصد شده است و دجال‌های دیگر که افراد شیاد و حیله‌گر و قدرت‌های استعماری هستند که در پدیده‌های اجتماعی با ظاهر شدن، سعی در فریب مردم دارند.


براساس روایات وارده، نام این فرد پلید که رهبری جبهه باطل و مهدی‌ستیز را به عهده دارد، عثمان بن عنبسة بن ابی‌سفیان است و ظاهر روایات نشان می‌دهد که به مدت هشت یا نُه ماه بر نواحی پنج‌گانه دمشق، حمص، اردن، حلب و قنسرین حکومت خواهد کرد و خون‌های زیادی را خواهد ریخت تا این‌که سرانجام در منطقه فلسطین شرقی به دست سپاهیان مولانا الحجة (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) اسیر و در کنار دریاچه (طبریّه) به قتل می‌رسد.

۲.۱ - وعده حتمی الهی

براساس تصریح روایات، خروج سفیانی از وعده‌های حتمی خداوند است.

از امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) نقل شده که فرمود: امر قائم از سوی خداوند حتمی است و امر سفیانی نیز از جانب خداوند قطعی است و قائم ظهور نمی‌کند، مگر پس از مرگ سفیانی.


در برخی کتب، از جمله کتاب «غیبت کبری»، علامه سیدمحمد صدر، این احتمال مطرح شده است «که ممکن است سفیانی و دجّال یک نفر باشد، خصوصاً با توجه به ضعف و اضطراب روایاتی که شامل اوصاف و ویژگی‌هایی برای آن دو هستند و لذا با نادیده گرفتن خیلی از اوصافی که در روایات مربوط به این دو است، می‌توان گفت که قدر متیقن این است که دجال و سفیانی عنوانی است برای یک فرد منحرف و مفسد که در آخرالزمان ظهور می‌کند.

از شواهدی که مؤید این احتمال است این است که در روایات عامه و اهل سنت معمولاً تعبیر دجال شده است و از سفیانی اثری در کتب و مصادر اهل سنت به چشم نمی‌خورد؛ اما در کتب و مصادر امامیه و شیعی تعبیر به سفیانی شده است. بنابراین امکان دارد که دو تعبیر در منابع دو گروه حکایت از فرد و شخص واحدی باشد که اصحاب و پیروان هر مذهب از زاویه خاص مذهبی‌شان به آن نظر داشته باشند.


احتمال فوق، یک احتمال صحیح و قابل قبول نیست نه از جهت اعتماد و استدلال به ظاهر کلمات و عباراتی که در روایات وجود دارد و نه از راه اعتماد به اشارات و مفاهیم کنایی که در روایات درباره این دو وارد شده است؛ زیرا:

۴.۱ - توجه به قواعد ادبی

از حیث قواعد ادبی و اصولی حاکم بر آن، دو اسم دلالت بر دو مسمی دارد. اگرچه بعضی اوصاف آن بر ما مجهول باشند و اگر دجال و سفیانی یک نفر بودند، از آن دو باید به تعبیر واحد یاد می‌شد.

۴.۲ - توجه به تفاوت‌های آن دو

در روایات ویژگی‌هایی برای هر کدام بیان شده که نادیده گرفتن این ویژگی‌ها به خاطر دقت در اسناد و دلالت روایات و احتمال تضعیف و خدشه بعضی از آنها، کار دشوار و چه‌بسا نوعی تحکم و زورگویی به حساب می‌آید؛ مثلاً از باب نمونه: در روایات، دجال دارای عمر طولانی است، برخلاف سفیانی. دجال بن صاید نامیده شده و سفیانی، عثمان بن عنبسه. سفیانی از اولاد ابی‌سفیان است، برخلاف دجال، دجال ادعای ربوبیت و خدایی می‌کند، برخلاف سفیانی که به عنوان یک فتنه‌گر مسلمان که به نفاق مذهبی دامن می‌زند. دجال همه جا را تصرف می‌کند، به جز مکه و مدینه و ظاهراً حرکتش و دامنه تصرفاتش فراتر از سفیانی است. دجال، اعور است؛ ولی سفیانی دارای دو چشم سالم است.


با توجه به مطالب یادشده، سفیانی غیر از دجال است و براساس روایات، از تبار ابوسفیان است و از کینه‌توزترین افراد نسبت به اهل بیت (علیهم‌السلام) است، با پرچم سرخ که نشانه خون‌آشامی اوست، قبل از ظهور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) خروج می‌کند و جنبش او بسیار خشن و در سه مرحله انجام می‌گیرد: مرحله تثبیت که شش ماه طول می‌کشد. مرحله دوم، هجوم به عراق و نیز حجاز است و مرحله سوم، برخورد و دفاع در برابر تحرک سپاه حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به جهت حفظ متصرفات خود از سرزمین شام و اسرائیل و قدس است و خروج او از آغاز تا پایان در حدود پانزده ماه می‌انجامد.


۱. عصر ظهور، علی کورانی.
۲. تاریخ غیبت کبری، سیدمحمد صدر.
۳. سفیانی از ظهور تا افول، نصرت‌الله آیتی.



۱. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص۲۱۶.
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۰۹.    
۳. امینی، آیت‌الله ابراهیم، دادگستر جهان، ص۲۱۸.
۴. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۰۰.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۸۲.    
۶. صدر، سیدمحمد، تاریخ الغیبة الکبری، ج۲، ص۵۲۳ - ۵۲۴.    
۷. صدر، سیدمحمد، تاریخ الغیبة الکبری، ج۲، ص۵۲۴ - ۵۲۵.    
۸. کورانی، علی، عصر ظهور، ص۱۱۲.    
۹. کورانی، علی، عصر ظهور، ص۱۱۳.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حقیقت دجال و سفیانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۹/۲۵.    







جعبه ابزار