• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حسد، حسادت، حسود، محسود.

پرسش: مسائل مطرح در حسد کدام‌اند؟

پاسخ: حسد عبارت است از آرزو و تمنای زوال نعمت از دیگران. یکی از حالات درونی که برای انسان پیش می‌آید، " حسادت" است که در تعالیم اسلامی ما از آن به‌عنوان یک بیماری بلکه بدترین بیماری‌ها یاد شده است و خداوند در قرآن کریم به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمان داده تا از شر حسودها به او پناه بیاورد.


فهرست مندرجات

۱ - ویژگی بزرگ ادیان الهی
۲ - تزکیه نفس
۳ - حقیقت حسد
       ۳.۱ - اولاً
       ۳.۲ - ثانیاً
۴ - علت حسادت
       ۴.۱ - عدم رضایت از قضای الاهی
       ۴.۲ - خباثت و زشتی باطنی
       ۴.۳ - احساس تهی و خواری کردن
       ۴.۴ - روحیه خودخواهی و خودستایی
       ۴.۵ - روحیه دشمنی
۵ - مقدمه حسادت ورزیدن
۶ - راه مبتلا نشدن به حسادت
۷ - راه درمان حسد
       ۷.۱ - ارکان درمان حسد
۸ - راه‌های عملی درمان حسد
       ۸.۱ - عمل بر ضد مقتضای حسد
       ۸.۲ - دعا در حق محسود
       ۸.۳ - به یاد نعمت‌های خود بودن
       ۸.۴ - به یاد مشکلات دیگران بودن
       ۸.۵ - تقویت نیروی عقل
۹ - اثر برخورد دیگران در ایجاد حسادت
       ۹.۱ - نقش خود افراد محسود
       ۹.۲ - نقش خانواده، مربی و اجتماع
              ۹.۲.۱ - اول
              ۹.۲.۲ - دوم
۱۰ - دیدگاه قرآن درباره حسودان
       ۱۰.۱ - چگونگی برخورد با افراد حسود
۱۱ - راه بازنگشتن دوباره حسادت
۱۲ - حسادت به بعض افراد
۱۳ - آثار حسادت
       ۱۳.۱ - آثار معنوی
              ۱۳.۱.۱ - نابود شدن ایمان
              ۱۳.۱.۲ - آفت دین
              ۱۳.۱.۳ - بنیان ناسپاسی انسان در برابر خداوند
       ۱۳.۲ - آثار جسمی
              ۱۳.۲.۱ - ایجاد غم و اندون
              ۱۳.۲.۲ - آرامش نداشتن
              ۱۳.۲.۳ - نابودی جسم انسان
۱۴ - ضررهای وارده به محسود
۱۵ - اندازه زیان وارده از حسد
       ۱۵.۱ - حدیثی از امام صادق
۱۶ - عذاب اخروی حاسد
       ۱۶.۱ - حدیثی از امام صادق
۱۷ - جایگاه شخص حسود در جامعه
۱۸ - اثرات هم‌نشینی با شخص حسود
۱۹ - سن مناسب برای حسادت
۲۰ - دیدگاه روان‌شناسان
۲۱ - معنای حسود از دیدگاه قرآن
۲۲ - نقطه مقابل حسادت
       ۲۲.۱ - معنای نصیحت
       ۲۲.۲ - معنای غبطه
۲۳ - پانویس
۲۴ - منبع


انسان دارای حالات درونی گوناگونی اعم از حالات معنوی و عرفانی یا حالاتی که امروز از آن به‌عنوان بیماری‌های روانی (منسوب به روح و روان) یاد می‌کنند، است. بعضی از این حالات تنها در مواقعی خاص بروز می‌کند و برخی برای مدت طولانی همراه انسان است. بسیار اتفاق می‌افتد که شناخت این احوال و علت بروز و ظهور و عواملی که موجب از بین رفتن آن حالت می‌شود، برای انسان تا آخر عمر ناشناخته باقی می‌ماند. یکی از بزرگ‌ترین خصوصیات ادیان الاهی (به‌ویژه اسلام) شناساندن این حالات درونی به شخص است. گاهی شناخت و ارزش‌گذاری حالات درونی آن‌قدر سخت و دشوار است که شخص به گمان مثبت بودن آن سال‌ها با آن زندگی کرده و بر نگهداری آن اصرار می‌ورزد.


یکی از این حالات درونی مذموم (بیماری روحی) که برای شخص پیش می‌آید "حسادت" است. در تعالیم اسلامیِ ما از حسادت به‌عنوان یک بیماری ـ بلکه بدترین بیماری‌ها ـ یاد شده است. اسلام برای تربیت نفوس و از بین بردن این بیماری‌ها، برنامه دارد، "اولین برنامه قرآن تزکیه نفس است، پاکیزه کردن روان از (این) بیماری‌ها، عقده‌ها، تاریکی‌ها، ناراحتی‌ها و انحراف‌هاست".


کسی که حسد می‌ورزد باید توجه داشته باشد که:

۳.۱ - اولاً

حقیقت حسد، عدم رضایت به تقسیم نعمت از طرف خداوند است. شخص حسود در مقام عناد و ضدیت با پروردگار است؛ زیرا خداوند شخصی را لایق بخشیدن نعمتی دانسته است؛ ولی حسود آن شخص را شایسته چنین نعمت‌هایی نمی‌داند.!
[۳] نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۳۵.


۳.۲ - ثانیاً

حسادت (نوعاً) نه‌تنها زیانی برای طرف مقابل ندارد، بلکه به نفع او است و باعث عزت او می‌شود؛ زیرا کسی که مورد حسد قرار گیرد، مظلوم است و خداوند مدافع مظلومان است و این دفاع با عزت دادن بیشتر به فرد مظلوم است. همچنین حسادت دیگران نوعاً موجب غیبت یا تهمت او شده و این کار موجب از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنان توسط حسود می‌گردد. بنابراین اگر انسان به این نکات توجه داشته باشد، هیچ‌گاه به ضرری که از ناحیه حسادت به او خواهد رسید تن نخواهد داد.


علت حسادت چیست؟
در کتاب‌های اخلاق، تعریف حسد چنین آمده است: "حسد عبارت است از آرزو و تمنای زوال نعمت از دیگران.
[۴] نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۳۵، اتشارات گلی، تهران،بیتا.
علت‌هایی برای آن بیان شده است؛ از جمله:

۴.۱ - عدم رضایت از قضای الاهی

شخص حسود به تقدیر خداوند راضی نیست و به نحوه تقسیم نعمت‌ها، اعتراض دارد.
گاهی علت وجود نعمت‌ها و امکانات مردم، (غیر از قضای الاهی) نتیجه تلاش آنان و علت محروم بودن حسود، تنبلی و تن‌پروری، آنان است. در این صورت حسادت ورزیدن با وجود دانستن دلیل این تفاوت بسیار قبیح‌تر است.

۴.۲ - خباثت و زشتی باطنی

روحیه عده‌ای این‌گونه شکل گرفته است که نمی‌توانند دارایی مادی و معنوی را در دیگری ببینند.

۴.۳ - احساس تهی و خواری کردن

یعنی چون در خود احساس خواری و کوچکی می‌کند، نمی‌تواند کمال یا خوبی‌ای را در دیگری ببیند.
امام خمینی حسد را همین روحیه و ذل نفس،‌ می‌دانند.
[۵] موسوی خمینی، روح الله، چهل حدیث، ص۱۰۷.


۴.۴ - روحیه خودخواهی و خودستایی

چون می‌خواهد فقط خودش مورد ستایش باشد و مشهور گردد، نابودی عوامل آنها را در دیگری خواهان است.

۴.۵ - روحیه دشمنی

چون نسبت به فرد مورد حسادت، دشمنی دارد، نمی‌خواهد دارایی‌ها و زیبایی‌های او را ببیند و....


حسادت از "مقایسه کردن" شخص و نعمت‌ها و دارایی‌هایش با دیگران و دستاوردهایشان شروع می‌شود. البته اصل مقایسه کردن و دیدن اختلاف اشکالی ندارد و چه‌بسا این اختلافات ناخود‌آگاه به ذهن می‌آید و اگر مثبت به آن نگاه شود، می‌تواند بهره‌های درستی از آن برد؛ آنچه در این بین مهم است، رضایت از قضای الاهی است که مانع ظهور و بروز صفت شیطانی حسد می‌شود.


برای اینکه به حسادت مبتلا نشویم، چه باید کرد؟
شخص باید در مرحله اول سعی کند حقیقت حسادت را به‌خوبی درک کند و آفات و زیان‌های آن را به‌خوبی بشناسد، سپس با استعانت از خداوند و تلاش فکری خود سعی کند به این بیماری روحی دچار نشود.


راه درمان حسد چیست؟
اولین قدم در درمان بیماری‌های درونی این است که شخص خودش بخواهد و اراده چنین کاری را در خود ایجاد کند. به بیان شهید مطهری (ره):" یک تفاوت میان بیماری‌های روانی و بیماری‌های غیر روانی این است که بیماری روانی را فقط خود انسان باید تصمیم بگیرد؛ ولی بیماری غیر روانی را دیگری هم می‌تواند تصمیم بگیرد. یک بیمار غیر روانی ممکن است بیهوش هم افتاده باشد، طبیب می‌آید معالجه‌اش می‌کند یا اگر نخواهد دوا بخورد، آن را به زور به حلقش می‌ریزند، آمپول را به زور به او می‌زنند و معالجه‌اش می‌کنند؛ ولی در بیماری روانی فقط و فقط باید خود بیمار تصمیم بگیرد، احدی نمی‌تواند از ناحیه او تصمیم بگیرد. بنابراین بیمار روانی مسئولیت دارد؛ زیرا در عین اینکه بیمار است، طبیب هم هست و مسئولیتش از آن نظر است که تو که طبیب خودت هستی ،چرا خودت را معالجه نمی‌کنی؟ "

۷.۱ - ارکان درمان حسد

درمان حسد، دو رکن اساسی دارد: رکن اول آن، شناخت حسد و ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت است.(در قسمتی از سؤالات شما به این آثار اشاره می‌شود.) رکن دوم، پس از اراده، عمل و اقدام است.


موارد زیر برخی راه‌های عملی درمان حسد است:

۸.۱ - عمل بر ضد مقتضای حسد

مانند: تواضع، خیرخواهی، شاد گشتن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه‌کن کردن حسد از طریق نابود کردن خباثت نفسانی حسادت‌انگیز (مانند تکبر، ریاست‌طلبی و دنیا‌خواهی).

۸.۲ - دعا در حق محسود

از صمیم قلب از خداوند بخواهد آن نعمت را برای آن شخص زیادتر بگرداند.

۸.۳ - به یاد نعمت‌های خود بودن

هرگاه نعمت‌های فراوان دیگران را می‌بیند، نعمت‌هایی را که خداوند به خود او داده است، به یاد آورد؛ چراکه خداوند هیچ فردی را از همه خوبی‌ها محروم نمی‌کند.

۸.۴ - به یاد مشکلات دیگران بودن

هرگاه نعمت‌های فراوان دیگران را می‌بیند، افرادی را به یاد آورد که مشکلات ظاهری بیشتری دارند.

۸.۵ - تقویت نیروی عقل

اگر انسان از این نیرو به‌خوبی استمداد جوید و آن را بر دیگر قوای خود حاکم ساخته و از آن پیروی کند، به‌تدریج تقویت خواهد شد و هر اندازه به آن پشت نموده و برخلاف رهنمودهای آن عمل نماید، به تضعیف آن پرداخته است. راه‌ دیگر، تقویت عقل، بسط معارف دین و پیروی دقیق از رهنمودهای انبیا و اولیا است؛ زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینه‌های خرد فراروی انسان‌هاست.


آیا برخورد دیگران تأثیری در ایجاد حس حسادت در شخص دارد؟
این مسئله از دو جنبه قابل بررسی است.

۹.۱ - نقش خود افراد محسود

چه‌بسا افرادی که مورد حسادت قرار می‌گیرند، خودشان در تحریک حس حسادت در دیگران نقش دارند؛ مثلاً دو نفر که با هم رابطه خانوادگی دارند، یکی از آنها که از نعمت‌ها و دارایی‌های بیشتری بر‌خوردار است، همیشه از ثروت و دارایی‌های خودش بگوید و به دوستش فخر بفروشد و اسباب تحقیر او را فراهم نماید. طبیعی است که اگر طرف مقابل از ایمان کافی برخوردار نبوده و خود را نساخته باشد، متزلزل خواهد شد؛ اراین‌رو باید از این اموری که باعث تحریک حس حسادت در دیگران می‌شود، پرهیز نمود.

۹.۲ - نقش خانواده، مربی و اجتماع

خانواده، مربی و اجتماع نقش زیادی در شکل‌گیری اخلاقیات انسان دارند که این خودش به دو نحو قابل بررسی است.

۹.۲.۱ - اول

افرادی که به‌نحوی در تربیت و آموزش افراد نقش دارند؛ مثل خانواده، مدرسه، دانشگاه و ... باید امور تربیتی و صفات سجیه و ذمیمه و آثار مثبت و منفی آن را به افراد تحت تعلیمشان به‌طور شایسته بیاموزند تا این افراد حتی المقدور به‌سوی امور ناشایست نرفته و از آن دوری کنند.

۹.۲.۲ - دوم

مربیان سعی کنند که ناخواسته اقدام به کاری نکنند که موجب برانگیختن حسادت در دیگران شود؛ به‌عنوان نمونه، پدری یا مادری حتی به‌خاطر بعضی از کمالاتی که در بعضی از فرزندان وجود دارد (مثل اینکه یکی از فرزندان مؤدب‌تر، نسبت به پدر و مادر مطیع‌تر، فهیم‌تر، درس‌خوان‌تر، زیباتر و ... است) در حضور بقیه نسبت به آنها اظهار محبت و علاقه بیشتری بکنند معمولاً فرزند دیگر احساس خودکم‌بینی، حقارت نموده که متأسفانه به حسادت ختم خواهد شد.


نظر قرآن در مورد حسودان چیست؟ و چطور باید با آنان برخورد کرد؟
از نظر قرآن کریم حسد صفت زشتی است که هم به شخص و هم به جامعه ضرر می‌زند. خداوند به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد»؛ «بگو از شر حسود آنگاه که حسد کند به خدا پناه می‌برم».
و متذکر داستان‌های درس‌آموز خود همانند حسادت قابیل به هابیل و حسادت برادران یوسف و پیامد‌های آن شده است.

۱۰.۱ - چگونگی برخورد با افراد حسود

برخورد صحیح با افراد حسود، سبب از بین رفتن زمینه‌های حسادت می‌شود؛ به همین خاطر در احادیث اسلامی می‌خوانیم، " روزی امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: من گاهی نسبت به بعضی از فرزندانم اظهار محبت می‌کنم و او را بر زانوی خود می‌نشانم و مغز گوسفند را به او می‌دهم و شکر در دهانش می‌گذارم؛ در‌حالی‌که می‌دانم حق با دیگری است؛ ولی این کار را به‌خاطر این می‌کنم تا ضد سایر فرزندانم (حسادت نورزیده و) تحریک نشود و آن‌چنان‌که برادران یوسف، به یوسف کردند، نکند."


برای اینکه دوباره به این عادت برنگردیم، چه باید کرد؟
حسادت یکی از صفاتی است که همیشه دو طرف دارد، حاسد (کسی که حسادت می‌ورزد) و محسود (کسی که مورد حسادت واقع می‌شود). چه‌بسا حسادت انسان نسبت به یک محسود از بین برود، ولی این به معنای از بین رفتن حسادت در درون انسان نیست. شاید یک واقعه‌ای، دوباره حسادت انسان را در مورد شخص دیگری شعله‌ور کند. پس برای اینکه دوباره به این عادت برنگردیم، باید برای همیشه از خود مواظبت کنیم تا حسادت درون زبانه نکشد و اگر حسادت ایجاد شد، از ظهور و آشکار کردنش خودداری کنیم. بر این اساس بهتر است که مبارزه با صفات رذیله از جمله حسادت، اساسی و ریشه‌ای باشد؛ مثلاً در بحث ما نخست باید عوامل پیدایش این صفت ناپسند (حسادت) را شناخت و با آن مبارزه و از بین برد تا هرگز و در مورد احدی بروز ننماید.


آیا انسان حسود نسبت به همه حسادت دارد یا نسبت به افرادی خاص؟ مثلاً چه افرادی؟
انسان نسبت به همه افرادی که از نعمت‌هایی برخوردارند، حسادت ندارد. معمولاً انسان‌ها به کسانی که در رتبه و شأن خودشان هستند و با هم در ارتباط بوده و در مجالس و محافل با یکدیگر جمع می‌شوند؛ ولی از امکانات بیشتر و موقعیت‌های برتری برخوردارند، حسادت می‌ورزند.
[۹] نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۴۱.



آثار حسادت چیست؟ ضررهای حسادت روحی است یا جسمی؟
آثار حسادت را به دو قسمت تقسیم کرده و برخی از آثار آن را بیان می‌کنیم:

۱۳.۱ - آثار معنوی

حسادت دارای آثار معنوی مخرب بر روح انسان است:

۱۳.۱.۱ - نابود شدن ایمان

پیامبر اسلام می‌فرمایند: حسد ایمان را می‌خورد؛ همان‌طور که آتش، چوب را از بین می‌برد.

۱۳.۱.۲ - آفت دین

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: حسد آفت دین است.

۱۳.۱.۳ - بنیان ناسپاسی انسان در برابر خداوند

برخی از روایات حسادت را به عنوان یکی از بنیان‌های ناسپاسی انسان نسبت به پروردگار معرفی نموده است.«أُصُولُ الْکُفْرِ ثَلَاثَةٌ الْحِرْصُ وَ الِاسْتِکْبَارُ وَ الْحَسَد؛» پس با حسادت انسان به معصیت خدا گرفتار می‌شود و خود را مستوجب عذاب الاهی می‌کند.

۱۳.۲ - آثار جسمی

حسادت داری آثار جسمی زیان‌بار برای شخص حسود است:

۱۳.۲.۱ - ایجاد غم و اندون

حسادت موجب غم واندوه می‌شود.
[۱۳] آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، ص۳۰۰، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۶۶.


۱۳.۲.۲ - آرامش نداشتن

حسود راحتی و آرامش ندارد.

۱۳.۲.۳ - نابودی جسم انسان

حسد جسم انسان را از بین می‌برد. همان‌طور که بیان شد ضررهای حسادت هم روحی است و هم جسمی.


حسود چه ضررهایی به محسود می‌تواند بزند؟
ضررهای حسود ابتدائاً به خودش برمی‌گردد؛ ولی امکان دارد ضررهایی هم به محسود وارد کند. شخص حسود چون می‌بیند نمی‌تواند به نعمت‌هایی که محسود دارد برسد، چه‌بسا سعی کند نعمت‌ها را از دست او خارج کند یا ضربه‌ای به او بزند که توان استفاده از نعمت‌ها را نداشته باشد. داستان حضرت یوسف و مشکلاتی که برای ایشان و حضرت یعقوب (علیه‌السلام) در اثر حسادت برادران ایجاد شد؛ از جمله مشکلاتی است که حسودان ایجاد کردند و به همین دلیل است که توصیه شده تا از شر حسودان به خداوند پناه ببریم.


ضررهایی که حسود به خود وارد می‌کند بیشتر است یا به دیگران؟
مسلماً ضررهایی که حسود به خود وارد می‌کند، بیشتر است؛ زیرا حسادت حسود هرگز به پایان نمی‌رسد و چنین شخصی اگر درصدد معالجه و اصلاح خود نباشد، هر روز به حسادت فردی از افراد جامعه که نعمتی دارد، مبتلا می‌شود و با این حسادت نیز کاری از پیش نمی‌برد و نمی‌تواند نعمت‌هایی را که خداوند به دیگران داده است، از آنان سلب کند. علاوه بر اینکه با حسادت کردن و اقدامات زبانی و عملی ( غیبت، تهمت و فحش و ...) که به دنبال آن انجام می‌دهد، خود را مدیون افراد می‌کند. بر این اساس زیان‌هایی که حسود از این حسادت می‌بیند، شامل زیان‌های دنیوی و اخروی است؛ برخلاف محسود که از جهت حسادت زیان اخروی نمی‌بیند.

۱۵.۱ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: "حسود قبل از آنکه به محسود ضرر وارد کند، خودش متضرر شده است."


آیا برای کسانی که خود را اصلاح نکنند، عذاب اخروی است؟
حسادت تا به مرحله ابراز و ظهور نرسد، برای حاسد عقابی در پی ندارد؛ مثلاً اگر حسادت را فقط در دل خود داشته باشد و در کلام خود از تهمت زدن یا غیبت کردن محسود پرهیز کند و در کردار خود ضرری متوجه محسود نکند، عقابی در آخرت ندارد.

۱۵.۱ - حدیثی از امام صادق

در حدیثی امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند:«"وُضِعَ عَنْ أُمَّتِی تِسْع‌.....وَ الْحَسَدُ مَا لَمْ یُظْهِرْ بِلِسَانٍ أَوْ یَدٍ."؛ عقاب چند چیز از امت برداشته شده است؛ از جمله حسادت تا وقتی که آثار آن در دست و زبان حاسد آشکار نشود.»
اما باید توجه داشت این توجیه که "دست خودمان نیست"، از وسوسه‌های شیطان است و انسان‌ها می‌توانند با اراده قوی، از این گناه دوری نمایند.


جایگاه شخص حسود در جامعه چیست؟
مردم با شخصی که نمی‌تواند راحتی و برخوردار بودن آنان را از نعمت‌های مادی و معنوی تحمل کند، رابطه خوبی نخواهند داشت. "حسود همیشه خوار و بی‌مقدار است".
[۱۹] نراقی ، احمد، معراج السعادة، ص۳۲۷.
به همین علت مردم، در صورت شناخته شدن این افراد از او اجتناب نموده و از جمع خود طرد می‌کنند.


آیا هم‌نشینی با شخص حسود در روحیه ما تأثیر دارد؟
تأثیر پذیرفتن دو جانبه بین دو شخصی که با هم رابطه دارند، امری عادی است. احادیث متعددی داریم که انسان را از دوست شدن با اشخاص پست و بی‌اخلاق، نهی کرده است.


آیا حسادت مخصوص سنی خاص است.؟
خیر؛ مخصوص سخن خاصی نیست؛ بلکه در میان همه اقشار مردم می‌تواند وجود داشته باشد.


نظر روان‌شناسان درباره حسودان چیست؟
در علم روانشناسی، حسادت یک بیماری است. شما می‌توانید برای اطلاع بیشتر به منابع روان‌شناسی مراجعه کنید.


کلمه حسود در قرآن به چه معناست؟
در چهار جای قرآن، مشتقات کلمه حسد آمده است. حسد در قرآن و روایات به معنای درخواست و آرزوی زوال نعمت از دیگری است. بنایراین حسود از نظر قرآن کسی است که آرزوی زوال نعمت دیگران را دارد.


نقطه مقابل حسادت چیست؟
در نقطه مقابل حسد، "نصیحت" و "غبطه" قرار دارد.

۲۲.۱ - معنای نصیحت

نصیحت عبارت است از "خواستن نعمت برای دیگران."
مرحوم نراقی می‌گوید: ضد حسد، نصیحت است.

۲۲.۲ - معنای غبطه

"غبطه"، یعنی انسان مثل امکانات و نعمت‌های دیگران را برای خود آرزو کند، بدون اینکه آرزوی زوال نعمت دیگران را داشته باشد.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: "مؤمن غبطه دارد و حسادت نمی‌ورزد؛ ولی منافق حسادت دارد و غبطه نمی‌خورد."


۱. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۰۰، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۶۶؛ الحسد شر الأمراض.    
۲. مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۲۹، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۳.    
۳. نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۳۵.
۴. نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۳۵، اتشارات گلی، تهران،بیتا.
۵. موسوی خمینی، روح الله، چهل حدیث، ص۱۰۷.
۶. اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۲۵۶، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۳.    
۷. فلق (۱۱۳)، آیه ۵.    
۸. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۷۸.    
۹. نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۴۱.
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۳۰۶.    
۱۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۶۶.    
۱۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۶۷.    
۱۳. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، ص۳۰۰، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۶۶.
۱۴. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، ص۳۰۰، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۶۶.    
۱۵. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، ص۳۰۰، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۶۶.    
۱۶. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، ص۳۰۰، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۶۶.    
۱۷. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۵۵.    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۴۶۳.    
۱۹. نراقی ، احمد، معراج السعادة، ص۳۲۷.
۲۰. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۳ ۳۵.    
۲۱. فلق (۱۱۳)، آیه ۵.    
۲۲. فتح (۴۸)، آیه ۱۵.    
۲۳. بقره (۲)، آیه ۱۰۹.    
۲۴. نساء (۴)، آیه ۵۴.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۷، ص۴۶۴.    
۲۶. نراقی، احمد، معراج السعادة، ص۳۳۵    
۲۷. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۶۷.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «حسد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | حسد | رذائل اخلاقی




جعبه ابزار