تحریف قرآن و نسخ تلاوت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تحریف قرآن کریم، شیعه، اهل سنت، نسخ تلاوت.
پرسش: آیا صحیح است که
اهل سنت اجماع بر عدم تحریف قرآن دارند و روایاتی هم که دلالت بر حذف پارهای از قرآن دارند، مربوط به نسخ تلاوت است نه
تحریف و نسخ تلاوت را برخی از علمای
شیعه هم قبول دارند؟
پاسخ: از ضروریات
تاریخ این است که قرآن موجود همان قرآنی است که بر
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نازل شده است. و علمای
اسلام ـ به خصوص امامیه ـ صریحاً منکر تحریف قرآن هستند. در کتابهای اهل سنت نیز بر عدم تحریف قرآن دلایل محکمی اقامه شده است. همچنین علمای
شیعه نسخ تلاوت را قبول ندارند و اگر برخی از آنان آن را ممکن دانستهاند، مرادشان
امکان ذاتی آن است نه امکان وقوعی آن و این در مقابل
معتزله است که امکان ذاتی آن را هم منکرند.
از ضروریات
تاریخ این است که قرآن موجود همان قرآنی است که بر
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نازل شده است.
و علمای
اسلام ـ به خصوص امامیه ـ صریحاً منکر تحریف قرآن هستند.
و در کتابهای اهل سنت نیز بر عدم تحریف قرآن دلایل محکمی اقامه شده و شبهات پیرامون آن هم دفع گردیده است. به همین جهت طرح موضوع تحریف قرآن دیگر ضروری به نظر نمیرسد؛ ولی به جهت پاسخ به سؤال، مطالبی عرضه میگردد:
روایاتی در کتب اهل سنت در مورد تحریف قرآن وجود دارد،
چنانکه
سید محمود آلوسی بعد از ذکر پارهای از آنها میگوید: «
روایات در این موضوع (
تحریف قرآن) بیش از آن است که به شمار آید، جز اینکه آنها به آنچه ذکر کردیم، (
نسخ قرآن) حمل میشوند».
و این روایات دلالت بر ۲۵ مورد تحریف لفظی دارند،
و شامل انواع تحریف میگردند که جهت اختصار بعضی از آنها ذکر میشوند:
برخی
انواع تحریف بدین قرار است:
درباره
تحریف به نقصان به چند مورد اشاره میکنیم:
جلالالدین سیوطی و آلوسی از پسر عمر چنین نقل کردهاند: «کسی از شما نگوید کل
قرآن را گرفتم؛ بلکه بگوید مقداری را که ظاهر است گرفتم، چه میدانید کل قرآن چه قدر است؟ قطعاً بسیاری از آن نابود شده است».
زرکشی در
البرهان از
صحیح مسلم از قول
ابوموسی اشعری چنین نقل میکند:
«انا نقرا سورة نشبهها فی الطول و الشدة ببراءة فانسیتها غیرانی احفظ منها
[
لو کان لابن آدم وادیان من مال لا تبغی واو یا ولا یملا جوف ابن آدم الا التراب
]
و کنا نقرا سوره نشبهها باحدی المسبحات فانسیتها غیر انی حفظت منها
[
یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تقعلون فتکتب شهاده فی اعناقکم فتسالوه عنها یوم القیامه
]
؛ ما سورهای را که در طول و شدت شبیه
برائت (توبه) بود
قرائت میکردیم، من آن را فراموش کردم و فقط از آن این را حفظ دارم که «ولو کان لابی» و سورهای را شبیه یکی از
مسبحات میخواندیم که آن را فراموش کردم، مگر این
آیه «یا ایها الذین...».
زربن جیش گوید:
ابی بن کعب پرسید:
سوره احزاب را چند آیه میدانی؟ گفتم ۷۲ یا ۷۳ آیه.
گفت: معادل
سوره بقره بود و ما در آن
آیه رجم را قرائت میکردیم.
پرسیدم آیه رجم کدام است؟
گفت: «اذا زنی الشیخ والشیخه فارجموهما البته نکالا من الله والله عزیز حکیم».
جلال الدین سیوطی
روایات زیادی مبنی بر حذف سورههای حفد و خلع از قرآن آورده است.
یادآوری این نکته ضروری است که علمای
اهل سنت این دو را دعاهای
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میدانند که ابی بن کعب آن را در آخر قرآنش نوشته بود؛ لذا عدهای به اشتباه تصور کردند که این دو جزئی از
قرآن کریم است.
روایاتی که دوسوم یا سهچهارم
سوره توبه را محذوف میدانند.
درباره تحریف به زیاده به موارد زیر اشاره میکنیم:
طبق نقل جلالالدین سیوطی،
ابن عباس و ابن مسعود معوذتین را جز قرآن نمیدانستهاند.
طبق نقل آیتالله خویی از
صحیح مسلم،
سنن نسایی و
مسند احمد،
قتاده از
انس بن مالک نقل میکند که گفت: پشت سر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ابیبکر و
عثمان نماز خواندهام و از هیچ یک نشنیدم که «
بسم الله الرحمن الرحیم» را بخوانند.
ابن خطیب سنی روایاتی از کتب اهل سنت در این مورد ذکر کرده است
و مدعی شده است که
حجاج بن یوسف ثقفی، دوازده مورد تغییر در
آیات قرآن را انجام داده است.
از آنجایی که صحیح بخاری و صحیح مسلم از معتبرترین کتب نزد اهل سنت میباشند و آنها خود شرط کردهاند که فقط روایات صحیح را در کتابشان بیاورند و در بین کتابشان روایاتی دال بر
تحریف وجود دارد، ممکن است گفته شود آنها قرآن را محرف میدانند
و همچنین
محمد بن خطیب در کتاب
الفرقان خود ظاهراً سعی بر اثبات تحریف قرآن دارد؛ بلکه چنانکه گذشت، معتقد است حجاج بن یوسف ثقفی دوازده جای
قرآن را تغییر داد.
نسخ تلاوت عین تحریف به نقصان است و بلکه بالاتر و زشتتر از آن است؛ زیرا نسخ تلاوت یا توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) صورت گرفته یا توسط خلفای بعد از او.
وقوع نسخ توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم ) نیاز به اثبات دارد و با روایات واحده و حتی به
اعتقاد شافعی و برخی دیگر از عامه با روایات
متواتر نیز نمیتوان آن را اثبات کرد.
اگر توسط خلفای بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) صورت گرفته، دقیقاً معنایش تحریف است
و با اسم عوض کردن واقعیت تغییر نمیکند و چون روایات دال بر تحریف را به جای رد، توجیه کردهاند.
قول به نسخ تلاوت بدتر از قول به تحریف میباشد و به همان ادلهای که
تحریف را مردود میشمارند، نسخ تلاوت هم
باطل است. به همین جهت ابن خطیب سنی بهشدت آن را غیر معقول میداند و قائلان آن را بیعقل و... معرفی میکند.
براساس نقل استاد معرفت،
شیخ محمد خضرمی در کتاب
تاریخ التشریع الاسلامی، دکتر
مصطفی زید در «النسخ فی القرآن الکریم» و دکتر حمد سعاد و... این نوع
نسخ را قبول ندارند.
علمای
شیعه نیز این نوع نسخ را قبول ندارند و اگر برخی از آنان آن را ممکن دانستهاند، مرادشان امکان ذاتی آن است نه امکان وقوعی آن و این در مقابل معتزله است که امکان ذاتی آن را هم منکرند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تحریف قرآن و نسخ تلاوت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۰۷.